خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 278

صفحه 278

گفته ی اعور پیش از این آمد، و گفته ی رازی را پس از این خواهیم آورد.

19_ 6. فخر رازی :

«نمی گوییم که افاده ی یک جایگاه را می کند، بلکه توقّف می کنیم، و حدیث را بر سبب حمل می کنیم، چون متحقّق است، و زیرا جایز نیست که سبب از خطاب خارج شود، و در موارد دیگر باید توقّف نمایید.»

بنابر کلام فخر رازی، به ناچار بایستی نسبت به ادّعای دلالت حدیث بر سلب و نفی امامت از امیرالمؤمنین علیه السلام توقّف کنیم، چون این معنی بنا بر گمان رازی در ردیف «موارد دیگر» قرار می گیرد.

فخر رازی همچنین گوید: «بعلاوه اگر پذیرفتیم که هارون در صورتی که پس از موسی علیهما السلام زندگی می کرد، اجراکننده ی احکام می بود، لیکن تردیدی نیست که او به اجرای احکام مباشرت ننمود، چون پیش از موسی علیه السلام درگذشت. پس اگر از جمله اول لازم شود که علی رضی الله عنه امام باشد، از جمله دوم لازم می شود که امام نباشد. و اگر این دو متعارض شدند، ساقط می شوند.»(1)

بنابر سخن رازی، ادّعای دلالت این حدیث بر سلب امامت به دلیل تعارض ساقط می شود، در حالی که دلالتش بر خلافت در صورت ثبوت خلافت هارون از گفته ی موسی (اخلفنی) بی معارض می ماند.

لیکن سقوط ادّعای تعارض پوشیده نمی ماند، چون یکی از فروع دلالت حدیث بر نفی خلافت است و آن آغاز سخن است، افزون بر این که رازی خود در غیر حمل حدیث بر سبب، توقّف را می پسندد، که دلالت بر نفی خلافت از جمله ی آن است. پس چیزی که توقّف در موردش واجب باشد، چگونه معارض می شود؟

7_ اگر استدلال تمامیّت یابد، مطلقاً، دلالت بر نفی خلافت ایشان می کند.

اگر تشبیه حضرت امیر به هارون علیهما السلام نفی خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام را اقتضا کند، از این جهت که حضرت هارون پیش از حضرت موسی علیهما السلام درگذشت، لازم می آید که به طور کلّی حضرت امیر علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حتّی پس از عثمان خلیفه نباشد، چون هارون حتّی یک لحظه از سوی موسی جانشین نبود...

این استدلال را جز ناصبی ها و خوارج و کسانی که در ردیفشان هستند، بر زبان نمی آورند. و اگر مذهب اهل سنّت نیز در واقع و حقیقت، نفی مطلق امامت ایشان باشد، پس به این وجه و همانند آن استدلال کنند و آن چه را در سینه پنهان دارند آشکار کنند و آن چه را مخفی می کنند اعلام دارند!

رازی برای رهایی از این اشکال مطالبی آورده است، که بطلان آن به زودی خواهد آمد.

8_ این نظر، با مراد شیعه و اهل سنّت هر دو، منافات دارد

عبدالکریم بلگرامی صریحآ می گوید که این استدلال با عقیده شیعه و اهل سنّت هر دو، مخالف است. او در کتابش (إلجام الرافضه) گوید: «... پس لازم می آید که خلافت علی تا بازگشت پیامبر از جنگ ذکر شده زمان بندی شده باشد، همان گونه که زمان خلافت هارون تا بازگشت موسی از طور بود.


1- نهایه العقول (خطی).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه