خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 289

صفحه 289

باشد، و امامت را جز این معنایی نیست.

اشکال: این حدیث فقط منزلت های ثابت شده را شامل می شود نه فرضی را. و امامت هارون بعد از موسی علیهما السلام حاصل نشده بلکه تقدیر شده بود، پس حدیث آن را شامل نمی شود.

پاسخ: استحقاق هارون به قیام در مقام موسی علیه السلام بعد از وفاتش، در همان حال، منزلتی ثابت شده است، چون ممکن است استحقاق یک شیء حاصل شده باشد هر چند که مستحق متأخّر از آن باشد.»(1)

پس او به کلام سیّد مرتضی که گفت: «چون ما گوییم: استحقاق هارون...» پاسخی نداده است که بر مراجعه کننده پوشیده نمی ماند. در مورد شبهه هایش در جاهای دیگر سخن، بیانش و سستی مطالبش خواهد آمد.

12_ ادّعای دلالت بر نفی خلافت، فقط یک فرض و تقدیر است

از سخن قاضی عبدالجبار همدانی چنین برمی آید که ادّعای دلالت حدیث بر نفی امامت، تنها نوعی فرض و تقدیر است، و این دلالت به حقیقت ثابت شده نیست. قاضی گوید: «می توان دلالت آن را بر ضد آن چه گفته اند، قرار داد، به این صورت که گفته شود: هرگز هارون بعد از موسی منزلت امامت نداشت. اگر وضع علی نسبت به پیامبر، چون وضع هارون نسبت به موسی باشد، باید پس از او امام نباشد. این سخن، خیلی نزدیک تر است از آن چه به آن درآویختند، چون خواستار اثبات منزلت فرضی شدند، که با این حدیث به دست نمی آید.

اگر این مطلب برایشان هموار شد، برای مخالف آنها نیز هموار می شود که ادّعا کند این حدیث، نفی امامت پس از پیامبر صلی اله علیه [و آله] و سلم را در بر می گیرد، از آن جهت که برای هارون علیه السلام بعد از موسی نبود.

هنگامی که گویند: این مورد، در زمره منزلت ها به شمار نمی آید تا این حدیث آن را شامل شود، ما همانند آن را در فرضی که آورده اند، می گوییم.»

می بینیم که قاضی به صراحت می گوید که این ادّعا تنها بر سبیل فرض و تقدیر از سوی مخالفان است برای ملزم کردن امامیه، و این ادّعا را حقیقتی نیست. و این همان نکته است که برای ردّ بر دهلوی می خواهیم اثبات کنیم.

لیکن این الزام، خیالی محض و توهّمی باطل است، همان گونه که از گفته های سید مرتضی علیه الرحمه خواهید دانست.

13_ استحقاق خلافت منزلتی ثابت شده برای حضرت هارون علیه السلام است

سیّد مرتضی در ردّ سخن قاضی عبدالجبّار گوید: «قاضی ادّعا کرده که خبر اقتضا دارد بر نفی امامت، از آن جهت که هارون پس از وفات موسی امام نبود، و اگر آن را با این صفت یک منزلت ندانیم، از درستی به دور است.

البتّه هارون جانشین موسی بعد از وفات نبود، ولی استدلال کردیم که اگر باقی می ماند جانشین او در امّتش بود، و این منزلت هر چند مقدّر بود، ولی باید در شمار منزلت های او به حساب آید. و این که مقدّر، اگر آسان بگیریم که به یک منزلت توصیف نمی شود، ناگزیر باید با داشتن استحقاق خلافت بعد از او با یک منزلت توصیف شود، زیرا تقدیر هر چند در نفس خلافت بعد از او باشد، در استحقاق آن نیست و وجوب آن را اقتضا ندارد. وقتی این امر ثابت شد،


1- نهایه العقول  (خطی).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه