درسنامه کلیات امامت صفحه 355

صفحه 355

است: «وَ لَقَدْ ءَاتَینَا مُوسی الْکتَب وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیراً».(1)

خداوند در جای دیگر به یکی از مقامهای حضرت هارون اشاره روشن تری میکند و آن مقام خلافت و جانشینی اوست: «وَ قَالَ مُوسی لاَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمِی وَ أَصلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سبِیلَ الْمُفْسِدِینَ».(2)

به راستی، وقتی این حدیث را با حدیث یوم الدار (یوم الانذار) که مربوط به دعوت اقوام بود کنار هم بگذاریم چه توضیحی برای آن میتوان گفت؟ آیا میتوان این مقام را فقط برای زمان جنگ تبوک دانست؟

به علاوه که پیامبر در موارد متعدد این منزلت را مطرح کرده است. قندوزی از احمد بن حنبل و موفق بن احمد از قول زید بن ابی أوفی نقل میکند که گفت: داخل شدم بر پیامبر در مسجدش و او بین اصحاب عقد اخوت برقرار کرد. علی علیه السلام گفت: بین اصحاب برادری برقرار کردی، ولی نسبت به من چنین نکردی. پس پیامبر فرمود: «قسم به کسی که مرا به نبوت مبعوث کرد تأخیر نینداختم تو را مگر برای خودم؛ فانک منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی فانت اخی و وارثی».(3)

حدیث دوم. حدیث دار

محمد بن جریر طبری در کتاب تاریخ خود از حضرت علی علیه السلام نقل میکند که وقتی این آیه نازل شد: «وَ أنذر عشیرتک الاقربین»؛(4) پیامبر مرا خواند و از من خواست طعامی تهیه کنم و بنی عبدالمطلب را جمع کنم تا پیامبر با آنان صحبت کند، پس من چنین کردم. 40 نفر جمع شدند از جمله ابوطالب، حمزه، عباس، ابولهب. پس از طعام تا پیامبر خواست صحبت کند ابولهب با صحبت خود مجلس را متفرق کرد. پیامبر به من فرمود: فردا نیز چنین کن. پس روز دوم نیز طعام آماده کردم و آنها را دعوت نمودم. پس از غذا


1- «و ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم و برادرش هارون را یاور او قرار دادیم»؛ (فرقان/35).
2- «و موسی به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را ) اصلاح کن و از روش مفسدان پیروی منما»؛ (اعراف/ 142).
3- ینابیع الموده، ج1، ص159، ش31.
4- «و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن»؛( شعراء/ 214).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه