مبانی نظری نبوت و امامت صفحه 150

صفحه 150

که هیچ جریانی انسانِ حلیم را از هدف اصلی اش باز ندارد. امام آنچنان در افق وظیفه ی خود مستغرقند که هیچ جریانی ایشان را از تعادل خارج نمی کند به طوری که سراسر حرکات و سکنات شان را حلم فرا گرفته حتی در صحنه ی کربلا.(1) «نِظَامُ الدِّینِ»؛ امام عامل نظام و سر و سامانی دین است و دینِ بدون امام در انضباطی که باید باشد نخواهد بود. نماز خوانده می شود، روزه گرفته می شود ولی جهت ندارد. جامعه به آن سویی که باید به شکوفایی برسد نمی رود. «وَ عِزُّ الْمُسْلِمِینَ»؛ امام عامل عزت مسلمین است و مسلمانان از طریق مدیریت امام، به آن شخصیتی که باید دست یابند دست می یابند. نمونه ی کوچک آن را در مقایسه ی ایرانِ امروز که به فرهنگ امامت مفتخر است با ایران زمان شاه می توان یافت.

امام؛ عامل نجات جامعه از نفاق

«وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِینَ»؛ امام موجب خشم منافقین است. منافقین با حضور فرهنگ امامت عرصه ی کار را بر خود تنگ می یابند. منافق به کسی می گویند که به ظاهر خیلی دیندار است ولی در باطن هیچ تعلقی به دین ندارد. چه فرهنگی می تواند فضا را بر این منافقان تنگ کند، جز کسی که با حرکات خود دینداری را طوری بنمایاند که قلب ها آن را همراهی کنند؟ هیچ جامعه ی دینی بدون منافق نیست و این در حالی است که منافقان بیشتر از مومنین واقعی قیافه ی دینداری به خود می گیرند، به همین جهت افراد مذهبیِ سطحی خیلی سریع فریب آن ها را می خورند، چون

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه