- مقدمه 1
- سرآغاز 5
- اشاره 5
- ضرورت وجود امام در هر عصر و روزگار 13
- مهم ترین نقشِ دینی امام 32
- حدیث ثقلین 37
- چراغِ مرده کجا، شمع آفتاب کجا! 45
- مقدّمه 52
- اشاره 63
- فصل یکم: آیۀ اولی الامر 63
- صاحبانِ امر کیانند؟ 64
- تحقیقی دوباره دربارۀ «اولوا الامر» 74
- فصل دوّم: آیۀ ولایت 86
- اشاره 86
- بررسی پاره ای از روایات 92
- فصل سوّم: امامت ابراهیم علیه السلام 99
- اشاره 99
- فصل چهارم: رهبری و فرماندهیِ طالوت 110
- فصل پنجم: آیۀ اصطفاء (بِهْ گزینی) 123
- اشاره 123
- آل ابراهیم کیانند؟ 127
- اشاره 133
- فصل ششم: امامت و آگاهی از علمِ غیب 133
- نگاهی به آیاتِ غیب 140
- علم امام علیه السلام 143
- بررسی پاره ای از روایات 153
- چرا باید در شگفت بود؟ 159
- اشاره 170
- فصل هفتم: عاشورا و امام حسین علیه السلام 170
- اشاره 172
- خطای نخست: 172
- خطاهای اساسی نویسندۀ کتاب شهید جاوید: 172
- خطای سوّم: 174
- یک پرسش: 177
- امام علیه السلام نمی داند کارش به کجا می انجامد 181
- مسائل اعتقادی در حوزۀ دانش کلام است و نه تاریخ 183
- و امّا تاریخ طبری: 184
- ناکجا آباد: 186
- اشاره 186
- نتیجه پیش گفته ها: 192
- اشاره 194
- تأکیدی بر مدّعای ما 195
- نتیجۀ دیدارها و گفت و گوها 201
- فرضی دیگر 210
- گذری بر احادیث اهل بیت علیهم السلام: 215
- آن چه خدای خواهد، همان شود! 223
- قِصّۀ ماست که در هر سرِ بازار بمانْد 226
- گفت و گوی حبیب بن مظاهر و میثم تمّار 227
- بنی هاشم از شهادت امام حسین علیه السلام آگاه بودند 229
- جهاد در اسلام 232
- نخست: تأثیر نزدیک تر، 238
- و امّا تأثیر دوّم در دراز مدت 239
- آیا قیام حسین علیه السلام دفاع شخصی بود؟ 241
- تبیین دوباره از هدف امام علیه السلام 244
مقدمه
بحث از امامت، ولایت، اوصاف و خصوصیات ائمه معصومین علیهم السلام از مهمترین و اساسی ترین بحثهای اعتقادی و دینی به شمار می رود و نمی توان و نباید آثار بسیار مهم علمی و عملی را که بر این بحث مترتّب می شود کم اهمیت شمرد، تبیین حقیقت امامت در دین و بررسی جایگاه بسیار عظیم این امر در قاموس شریعت و رسالت، شعاع بی حد و اندازه ای را بر زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی بشر، می افکند. فقه، اخلاق، سیاست، و همه امور مادی و معنوی در سایه سار ولایت و در پرتو شعاع نورانی امامت، رنگ حقیقت و واقعیت به خود می گیرد، از این رو در متون دینی آمده است:«ولم یناد بشیءٍ ما نودی بالولایه».(1)
به صراحت باید گفت: ولایت و امامت به هیچ وجه از فروع نیست؛
1- (1) . کافی، ج 2، ص 21 با کمی اختلاف؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 17، ب 1؛ بحار الأنوار، ج 65، ص 322، ب 27.