امامت پژوهی: بررسی دیدگاه امامیه٫ معتزله و اشاعره صفحه 117

صفحه 117

گذشت، در پاره ای از این روایات، سبب ارتداد، غصب حق آل محمد صلی الله علیه و آله معرفی شده است. بنابراین، می توان احتمال داد که روایتهای فوق، به ارتداد کسانی اشاره دارد که با آگاهی، خلافت و به تبع آن، حق آل محمد صلی الله علیه و آله را غصب کرده اند و ناگفته پیداست که عموم مردم، در آن نقشی نداشته اند تا به ارتداد متّصف شوند.

3. این روایات، همانند روایات پیشین، معارض با اخباری است که اسلام مخالفان را تأیید می کند(1) و بنا به قاعده اصولی، در صورت عدم رجحان یکی از دو طرف، مرجع، عمومات یا اصل خواهد بود و چنان که گذشت، مفاد عمومات و اصول، اسلام مخالفان است.(2)

4. دلیل فوق، اعم از مدّعاست؛ چرا که ارتداد، همان سان که با انکار اصلی از اصول دین، تحقق می یابد، با انکار فرعی از ضروریات دین نیز حاصل می شود. بنابراین، از این که انکار امامت، موجب ارتداد می شود، لزوما نمی توان به این نتیجه رسید که امامت از اصول دین است.

از آنچه گذشت، معلوم شد که با تمسّک به آیات و روایات یاد شده، نمی توان اثبات کرد که امامت از اصول دین است؛ چرا که نتیجه استدلالهای مزبور حداکثر، اثبات کفر، یا ارتداد مخالفان است و این مقدار، هرچند که برای اثبات مدّعا، لازم به نظر می رسد، کافی نیست. افزون بر آن، باید اثبات گردد که هر چیزی که انکار آن، موجب کفر یا ارتداد گردد، از اصول دین است؛ و چنان که ملاحظه شد، این مطلب، اثبات نشد.

ج. اجماع و نقد آن

گفتیم که برخی از اندیشمندان امامیّه در این باره که امامت، یکی از اصول دین


1- . همان، ج3، ص321.
2- . محمدحسن قدردان قراملکی، «نظریه جدا انگاری امامت از اصول دین»، نامه مفید، سال چهارم، شماره 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه