امامت پژوهی: بررسی دیدگاه امامیه٫ معتزله و اشاعره صفحه 184

صفحه 184

به نظر می رسد که نظر افراد دسته اوّل، صحیح باشد؛ به دلیل تخصص و سبقت آنها در علم لغت. اما از نظر معنی، «ولْی» به سکون لام، به معنای قرب و نزدیک شدن و باران بهاری که بعد از باران (معروف به وسمی) می آید و موجب سرسبزی و شادابی زمین می گردد، آمده است و همچنین، به معنای حاصل شدن دوم بعد از اوّل، بدون اندک فاصله ای نیز آمده است. گفته می شود «تباعد بعد ولی»؛ یعنی: پس از نزدیک شدن، دور شد. «جلس مما یلینی»؛ یعنی: نزدیکم نشست. «الدار ولیی أی قریبی». «داره ولی داری»؛ یعنی: خانه او نزدیک خانه من است.(1)

با توجّه و ملاحظه کتب لغت، به نظر می رسد که «ولْی» به معنای مطلق قرب و نزدیک شدن است، نه این که به معنای قرب معنوی خاص باشد؛ چنان که از تعبیر راغب استفاده می گردد.(2) و نه به معنای قرب حسّی خاص، که بعد تعمیم داده شده باشد؛ چنان که بعضی پنداشته اند؛(3) زیرا علمای اهل لغت، در معنای «ولْی» گفته اند: «ولْی: أصل صحیح یدلّ علی قرب»،(4) «الولْی: القرب والدنوّ و...»،(5) بدون این که قرب را به قرب حسّی و یا قرب معنوی مقید نمایند. این تعبیر مطلق، نشانه آن است که «ولْی» به معنای قرب مطلق است و حقیقت در همان قرب کلّی و مطلق است.

کلمه «ولاء» به فتح و کسر واو، مصدر است. ولاء به کسر واو، مصدر مفاعله


1- . محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغی، ج15، ص321- 326؛ ابن فارس، مقاییس اللغی، ج6، ص141؛ همو، مجمل اللغی، ص762؛ جوهری، الصحاح، ج2، ص715؛ ابن درید، جمهری اللغی، ج1، ص188؛ زمخشری، اساس البلاغی، ص689؛ ابن منظور، لسان العرب، ج15، ص312 و 411؛ زبیدی، تاج العروس، ج20، ص310؛ فیومی مقری، المصباح المنیر، ج1-2، ص672؛ بستانی، محیط المحیط، ص985 و 986؛ ابن عبدالخالق، کنز اللّغات، ص1419 و 1420؛ عبدالکریم صفی پور، منتهی الارب، ج3-4، ص1339.
2- . راغب اصفهانی، المفردات، ص533.
3- . علامه طباطبایی، المیزان، ج6، ص11-12.
4- . ابن فارس، مقاییس اللغی، ج6، ص141.
5- . ازهری، تهذیب اللغی، ج15؛ زبیدی، تاج العروس، ج20، ص310؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ص1209؛ ابن فارس، مجمل اللغی، ص762.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه