امامت پژوهی: بررسی دیدگاه امامیه٫ معتزله و اشاعره صفحه 384

صفحه 384

بودند که امام بر حق، حقیقتا از پذیرش خلافت اکراه داشت و تعارفی در میان نبود. اما با همه این اوصاف، بعد از این که امام علیه السلام به خواهش آن جمعیت انبوه و مشتاق که با شوق فراوان، اگرچه با انگیزه های گوناگون، خواهان بیعت با امام علیه السلام بودند، جواب مثبت می دهد، بلافاصله مراسم بیعت را تدارک نمی بیند، بلکه ابتدا شرط خود را در قبول این امر با آنان در میان می گذارد و می فرماید: «من بیعت را می پذیرم و در این صورت، طبق آنچه خود می دانم با شما رفتار خواهم کرد و به سخن هر کسی که چیزی و یا سخنی عتاب آمیز بگوید، گوش فرانخواهم داد».(1) تا همه بدانند که امام علیه السلام خلافت را بدان جهت قبول نکرد که هر گروهی در سایه حکومت آن امام علیه السلام در پی دست یابی به خواسته ها و آرزوهای شخصی و قومی خود باشند و امام علیه السلام را وامدار خود تلقّی کنند.

امام علیه السلام به گونه ای امر خلافت را پذیرفت که وامدار هیچ گروه و طایفه خاصی نباشد، بلکه او خود را در مقابل همه مردم از هر قشر و قوم و طایفه، مسؤول می دانست و در دوران کوتاه حکومتش، در پی اعمال دادگری میان همه آنان بود.

به دنبال بیان شرط مذکور، امام علیه السلام باز هم عجله به خرج نداد و مراسم بیعت را به روز بعد، آن هم در مسجد موکول کرد. در مقابل آن جمعیت شادمان و مسرور که فریاد برآوردند: «ما تا با تو بیعت نکرده ایم، از تو جدا نمی شویم» لبخندی بر لبان مبارکش نقش می بندد و می فرماید: «اگر ناگزیر باید چنین شود، پس در مسجد؛ زیرا بیعت من مخفیانه نیست و جز با رضایت مسلمانان، آن هم در ملأ عام و جماعت مردم نخواهد بود».(2) و بدین سان، مردم در کمال آزادی و اشتیاق با امام علیه السلام بیعت کردند.


1- . محمد عبده، شرح نهج البلاغه، خطبه 91.
2- . تاریخ طبری، ج4، ص427.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه