ترازوی حقیقت ترجمه میزان الحق جلد 2 صفحه 130

صفحه 130

2- مسند احمد، ج 1، ص 201 و ج 3، ص 451؛ ذخائر العقبی، ص 223؛ سنن دارمی، ج 2، ص 134؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 614؛ سنن نسائی، ج 6، ص 128؛ المستدرک حاکم، ج 3، ص 577؛ السنن الکبری، بیهقی، ج 7، ص 148؛ فتح الباری، ج 9، ص 192؛ عمده القاری، ج 20، ص 145؛ تحفه الاحوذی، ج 4، ص 180؛ المصنف، صنعانی، ج 6، ص 190؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج 3، ص 408؛ الآحاد و المثانی، ج 1، ص 280؛ السنن الکبری، نسائی، ج 3، ص 331 و ج 6، ص 74؛ المعجم الکبیر، ج 17، ص 193 و 194؛ کتاب الدعاء، طبرانی، ص 291؛ الفائق فی غریب الحدیث، ج 2، ص 47؛ کنز العمال، چاپ مؤسسه الرساله، ج 16، ص 484؛ فیض القدیر، ج 1، ص 406؛ طبقات المحدثین باصبهان، ج 2، ص 269؛ تاریخ بغداد، ج 11، ص 43؛ تاریخ مدینه دمشق، ج 36، ص 257 و ج 41، ص 5 و 6 و 7 و ج 43، ص 522؛ اسد الغابه، ج 3، ص 424؛ تذکره الحفاظ، ج 3، ص 1013؛ انساب الاشراف، بلاذری، ص 75 و 76.

ما بنا را بر این می گذاریم که شاید عمر این سخن را در حال غفلت و بدون این که بخواهد به رسوم جاهلیت تکیه کند، بر زبان رانده است؛ چون نمی خواهیم در بدبینی فرو رویم و بگوییم که عمر پای بند عادت های جاهلی بود و به سنت های رسول خدا صلی الله علیه و آله توجهی نداشت.

عذر بدتر از گناه

حلبی در توجیه این داستان گفته است: «شاید همان گونه که نهی رسول خدا صلی الله علیه و آله به عمر نرسیده بود، به آن چند صحابی نیز نرسیده بود؛ چرا که آنان سخن عمر را انکار نکردند».(1).

این عذرتراشی، شبیه به محکوم کردن است. اگر این حکم به عمر و آن چند صحابی نرسیده بود، چگونه آنان یا دست کم شخص عمر بن خطاب، به خود اجازه دادند که خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به دست بگیرند و بر جایگاه آن حضرت بنشینند و عهده دار کارهای مهم او شوند؟ کسی که نیاز به راهنمایی دیگران دارد، هرگز نمی تواند راهنمای دیگران باشد.

روایتی عجیب تر


1- . السیره الحلبیه، ج 1، ص 347.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه