اصول دین و وسیله النجاه صفحه 14

صفحه 14

زندیقی از صادق آل محمدˆ سوال کرد: دلیل برصانع عالم چیست؟ حضرت فرمود:

وجود افعال برکننده آن ها دلالت می کند. آیا نمی بینی چون بنای محکمی را مشاهده نمایی یقین می کنی که کسی آن را بنا نموده، اگر چه بانی را مشاهده نکرده ای؟!(1)

و نیز آن حضرت به یکی از دَهریون کلماتی فرمود که مفادش این است که:

آیا خود را خودت؛ آفریدی یا دیگری تو را آفریده؟ اگر خودت، خود را به وجود آوردی، پس موجود بودی که خود را ساختی یا معدوم؟ اگرموجود بودی، محتاج به ساختن نبودی. و اگر معدوم بودی، معدوم نمی تواند موجودی بسازد. و چون نبودی، معلوم است که خودت را خود نیافریدی و دیگری تو را آفریده که به هیچ وجه مثل تو نیست، و اگر مثل تو باشد مخلوق و محتاج به خالق و صانع است.(2)

پاسخ به یک اشکال

اگر کسی بگوید: این مخلوقات همیشه از یکدیگر تناسل و توالد نموده اند. قرنی می گذرد

و قرنی می آید؛ مرض ها و آفت های روزگار مردم را به راه فنا می برد.

در جواب می گوییم: کسی که دیروز از مادر متولد شده و امروز از دنیا می رود، از زمان قبل و بعد خود چه خبر دارد و چگونه دعوی تسلسل می کند. آیا غیر خیال چیز دیگری برای درستی گفتار خود دارد؟

این چیزی نیست مگر خیال موهوم.

بشر از دو صورت خارج نیست؛ یا ازلی و قدیم است و یا حادث است. اگر ازلی باشد محل حوادث روزگار واقع نخواهد شد و تغییر و فنا برای او نخواهد بود. و چون در زمان سابق نبوده، حدوث او واضح است، پس به ناچار آفریننده و سازنده ای لازم دارد و چون نبوده، خودش نمی تواند خود را بیافریند، بنابراین دیگری باید او را خلق نماید.


1- البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص754، ح11 [6980]؛ بحارالأنوار، ج3، ص29، ح3.
2- التوحید، ص290، ح10؛ بحارالأنوار، ج3، ص50، ح23.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه