کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت صفحه 1

صفحه 1

تحليل شناختي عصمت

تعريف لغوي

عصمت در لغت از ماده «عصم» مشتق شده و به معناي منع و نگه‌داشتن است. اين جا به سه نظر اهل لغت اشاره مي‌شود: ابن فارس: «عصم اصل واحد صحيح يدل علي امساك و منع و ملازمه». [1] . زجاج: ابن‌منظور از زجاج نقل مي‌كند كه: «اصل العصمه الحبل و كل ماامسك شيئا فقد عصمه». [2] . راغب: «العصم الامساك و الاعتصام الاستمساك». [3] . معناي فوق يعني استعمال عصمت با واژگان مانند «عاصم»، «اعتصام» در معناي نگه‌داري و منع در قرآن و روايات به صورت متعدد بكار رفته است. در قرآن حدودا سيزده مرتبه استعمال شده است مانند: «لاعاصم اليوم من امر اللّه». [4] . معناي لغوي و اصطلاحي عصمت در روايات به صورت متكثر استعمال شده است كه اشاره خواهد شد. بعد از تعريف لغوي عصمت، بايد حقيقت عصمت و گوهر آن روشن شود كه چگونه انساني به عنوان يك استثناء نه قاعده از آلودگي به گناه و حتي خطا مصونيت پيدا مي‌كند؟ آيا مصونيت فوق اختياري و اكتسابي است يا صرف لطف و نيروي الوهي است؟ انديشوران اسلامي در پاسخ سؤال فوق رهيافت‌هاي مختلفي عرضه داشتند كه اشاره مي‌شود.

رهيافت‌هاي مختلف

اشاره

تعاريف و رهيافت‌هاي مختلفي به عصمت از سوي متكلمان اسلامي عرضه شده است كه در اين جا به گزارش و تحليل مهم‌ترين آن‌ها مي‌پردازيم:

لطف الهي

اشاره

معروف‌ترين تعريف عصمت تفسير آن به «لطف الهي» است كه خداوند آن را براي بعضي انسان‌ها اعطا مي‌فرمايد كه در پرتو آن دارنده عصمت از ارتكاب گناه و ترك طاعت مصونيت پيدا مي‌كند، در عين حالي كه قادر بر انجام آن است. نيل به مقام عصمت با لطف الهي با امور چهارگانه ذيل ميسر مي‌شود: [5] . 1. در نفس معصوم ملكه‌اي كه مانع معصيت و داعي بر عفت است، به وجود مي‌آيد. 2. علم و آگاهي معصوم از كيفر گناه و منافع اطاعت. 3. اين علم و آگاهي با وحي و يا حداقل الهام تأكيد و تثبيت مي‌شود. 4. خداوند براي استمرار قوه عصمت، تهديدها و چه بسا مؤاخذه‌هايي در دنيا براي تاركان اولي ملحوظ مي‌دارد. توضيح بيشتر هر كدام از اين عناصر چهارگانه در ضمن رهيافت بعدي و هم‌چنين در بحث خاستگاه عصمت خواهد آمد. در اين جا به اين نكته اشاره مي‌شود كه انسان معصوم استعداد و شايستگي تقرب به مقام الهي و دوري و مصونيت از گناه را دارد و اين استعداد خود را با اعمال و نيروي اراده خود تقويت و بيشتر مي‌كند، با اين وجود براي عصمت كامل، نيازمند عنايت و توجه خاص الهي است و خداوند از راهكارهاي مختلف مانند الهام، وحي، تقويت نفس قدسي نبوي، فرشته «روح‌القدس»، انسان معصوم را ياري و مدد مي‌رساند و اگر اين لطف الهي نبود امكان صدور گناه وجود داشت. مثال آن جريان زليخا و حضرت يوسف است كه صريح آيه ذيل مي‌گويد زليخا قصد يوسف كرد، اما يوسف نيز اگر برهان و راهنمائي خداوند را مشاهده نمي‌كرد، قصد زليخا را كرده بود. ذيل آيه تأكيد دارد اين لطف الهي به دليل آن است كه يوسف قبلاً از بندگان مخلص و پاك الهي بود و شايستگي اين عنايت خاص را دارا بود. «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلاَ أَن رَأي بُرْهَانَ رَبِّهِ... إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُـخْلَصِينَ». [6] . اكثر متكلمان عصمت را به لطف تفسير مي‌كنند كه در پرتو آن وقوع معصيت و ترك اطاعت ممتنع مي‌شود، در عين حالي كه دارنده آن قادر بر معصيت و ترك اطاعت است. تعريف فوق تعريف معروف انديشوران اسلامي است كه اشاره مي‌شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه