ولایت از دیدگاه قرآن و حدیث (جلد 1) صفحه 60

صفحه 60

و زماني كه مسلمين سر در گريبان بودند و نمي‌دانستند كه از احكام و دستورات اسلامي بهره‌وري صحيح و كاربردي قوي از روي اصول داشته بـاشنـد، همچنيـن قـدرت مقـابلـه با دشمـن را نـداشتنـد، خود را آشكار نمودم.

و از مسايل و امور دين، هر آنچه ديگران وا مي‌ماندند، به طور واضح و گويا جوابگو بودم. زماني كه ديگران از جواب صحيح دادن عاجز مي‌شدند و يا اظهار عجز و ناتواني مي‌نمودند. به ياري و كمك حضرت حق تعالي و با استمداد از نور متجلّي خداوند، از ظلمات جهل عبور مي‌كردم و هر مجهولي نزد من آشكار و معلوم بود. امّا با تمام اين موارد، در مطرح كردن خود و تعريف و تمجيد خود، از همه خاموش‌تر و ساكت‌تر بودم و در پيشي گرفتن به مراتب كمال، (از آن‌ها كه در وجـــود خــود احســاس فضــل و بــزرگــي مي‌كــردنــد) بــرتــر بــودم.

«فَطِرْتُ بِعِنانِها، وَ اسْتَيْدَدْتُ بُرْهانِها، كَالْجَبَلِ لا تُحَرّكُهُ الْقَواصِفُ، وَ لا تُزيلُهُ

(158) ولايت

الْعَواصِفُ» (1) ، زمام و مهار فضيلت‌ها گرفته و حركت نمودم. (يعني حضرتش مي‌فرمايد: با احاطه كامل به امور، از نظر علمي و اخلاقي و فقهي و اجتماعي و غيره، براي گشايش مشكلات به چابكي حاضر مي‌شدم) و گرد تمامي آن فضائل را بردم (در حقيقت مرتبه هيچ‌كس در فضل و كمال به من نرسيد) ودر هر امري ثبات قدم داشتم و مانند كوه كه بادهاي شكننده و تند آن را نمي‌جنباند و از جا نمي‌كَنَد، «لَم يَكُن لاَِحَدٍ في مَهْمَزٌ وَ لا لِقائِلٍ في مَغْمَزٌ»(2) هيچ‌كس نتوانسته از من

1- نهــــــــج البـــــــلاغـــــه، خطبـــــــــه 37، ص 121 .

2- نهــج البــــلاغـه، فيـض الاســلام، خطبــه 37، ص 121 .

ولايت (159)

(در انجام امور و حضور و غياب) عيب و نقصي بگيرد.

داستــــاني در فضـــــل علــــي عليه‌السلام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه