- اَلاِْهْداءِ 1
- متن تأييديه حضرت آيت اللّه خزعلي مفسّر و حافظ كل قرآن كريم 2
- مقدمه 3
- حديث ولايت 4
- تثبيت ولايت علوي 8
- اطاعت از ولايت 10
- ولايت ستون دين و دنيا 12
- اهداف ولايت 14
- پايهگذار ولايت 15
- نفـــــاق بــــزرگتـــريـــن فتنــه 15
- ولايت ستون دين 19
- تـرسيم نظام احسن 23
- ولايت امام 25
- تجلّي اسم اعظم 27
- ترسيم ولايت علوي 29
- پـرورش و تعليـم ولايت 32
- علـي عليهالسلام مولدِ خانهزاد 33
- سفارش و تأكيد پيامبر به ولايت علي عليهالسلام 33
- وصـايت اميـرالمــؤمنيـن عليهالسلام 34
- مناقباميرالمؤمنين عليهالسلام از لسان مباركش 35
- تـرسيـم ولايت از ناحيه حضـرت حـقّ عــزّ اسمـه 47
- ترسيمنبوّتازلسان ولايت 49
- ترسيم خصوصيات مردم زمان قبل از پيامبر صلياللهعليهوآله 51
- تبيين احكام اسلام 52
- امثلــه قرآني 55
- مــواعــظ قرآني 55
- فضيـلــــت ولايــــــــت 59
- داستــــاني در فضـــــل علــــي عليهالسلام 60
- داستــــاني ديگـــــر در فضـل علـي عليهالسلام 65
- داستان سوم از علم علي عليهالسلام 66
- ولايت از ديدگاه امام رضا عليهالسلام 67
- فضايل امامت 68
- ترسيم اميرالمؤمنين عليهالسلام از زبان پيغمبر صلياللهعليهوآله 74
- تـوصيـف امـامـت امـام 78
- داستـاني ديگـر از علــم اميــر المــؤمنيــن عليهالسلام 82
- ويژگيهاي اصحاب كهف 94
- داستــان حـذيفـةبن يمـــان 98
- تعيين مصـداق امامت و ولايت 106
1- همان مدرك، ص 58 .
ولايت (257)
عمر از كسي پرسيد: چطوري؟ مرد گفت: من از جمله كساني هستم، كه فتنه را دوست دارم و حق را ناخوش ميانگارم و به ناديده گواهي ميدهم. عمر، دستور داد، او را به حبس اندازند. علي عليهالسلام دستور داد آن مرد را برگردانند و فرمود كه: حق به جانب اين مرد است، عمر پرسيد: چطور؟ امام اميرالمؤمنين عليهالسلام فرمود: او به مال و اولاد علاقهمند است، و خدا هم در قرآن، مال و اولاد را فتنه خوانده است، و از مرگ كراهت دارد، و به رسالت پيامبر صلياللهعليهوآله شهادت ميدهد، در حالي كه شخصِ پيامبر صلياللهعليهوآله را نديده است. عمر باشنيدن استدلال منطقي و قوّيِ اميرالمؤمنين علي عليهالسلام آزاديِ آن مرد را صادر كرد و گفت: خدا بهتر ميداند، كه رسالت خويش را در چه موضعي قرار دهد. (1) آري خداوند تعالي هم ميدانست،
1- پرتوي از علم بيكران علي عليهالسلام به نقل از الطريق الحكيمه / ابن ميثم جوزي / ص 46 .
(258) ولايت
كه ولايت را در چه خانوادهاي مستقر فرمايد. اما ديگران، حقِّ ولايت را به ما هو حقّه رعايت نكردند . و به زبان ديگر ولايت را از حقّ خدائيش جدا نمودند، و حكــومــت را از بستــرِ اصلــي آن جــدا كـردنـــد.
داستــان حـذيفـةبن يمـــان
نقل كردهاند كه: عمرو بن خطاب را، حذيفه بن يمان ملاقات كرد و عمر از او پــرسيــد: چگــونــه صبــح كردي اي ابن يمان؟ پاسخ داد: چطور ميخواستي صبــح كنــم، در حـــالـي كـــه:
1 ـ بـــه خــــدا قســـم، از حــقّ كــراهــت دارم.
ولايت (259)