ولایت از دیدگاه قرآن و حدیث جلد 2) صفحه 11

صفحه 11

و همچنيـن در جــاي ديگـر اين چنين مي‌فرمايد:

3 ـ «وَاعْلَمُوآا اَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِوَ قَلْبِه»(17) و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مي‌شود. قلب عضوي از اعضاء حساس بدن آدمي است كه تمامي عواطف و ادراكات انسان از آن جا ناشي مي‌شود به طوري كلي عواطف ظاهري و باطني اعم از حب و بغض و خوف و رجاء و آرزو و امثال اين‌ها از قلب پديد مي‌آيد و در حقيقت قلب آدمي همان جان انسان محسوب مي‌شود، در اين آيه مباركه مي‌فرمايد: خداي سبحان حائل ميانه آدمي و ميانه قلب آدمي است و انسان هر چه را كه دارد و به هر چيزي كه به نحوي از انحاء اتصال و ارتباط دارد، خداوند به آن چيز نزديك‌تر و مربوط‌تر است، همچنان‌كه فرمود: «وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ» (18) و ما از رگ گردن (رگ دل) به او نزديك‌تريم و همچنين ارتباط ولايت حق را در آيه ديگر اين‌چنين بيان مي‌فرمايد:

4 ـ «اَللّهُ الَّذي خَلَقَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ اَيّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي‌الْعَرْشِ ما لَكُم مِنْ دُونِه مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ اَفَلا تَتَذَكَّروُنَ»(19) خداوند كسي است كه آسمان‌ها و زمين و آن چه ميان اين دو است در شش روز (شش دوران) آفريد سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت، هيچ سرپرست و شفاعت‌كننده‌اي براي شمـا جز او نيست، آيـا متـذكّـر نمي‌شويد .

در اين جا هم ولايت تامّه و سرپرستي دائم از آن حضرت حقّ عزّاسمه مي‌باشد، زيرا مبدأ شفاعت، مبدأ ولايت مطرح شده است تا به انسان‌ها بفهماند اگر ولايت باشد شفاعت هم محقق مي‌شود و به تعبير ديگر اِعْمالِ ولايت، اعمال شفاعت را هم دربردارد و شفاعت جزء لاينفك ولايت است و شفاعت را بايد در كانون گرم و با عطوفت ولايت يافت و تا ولايت تحقق پيدا نكرد شفاعت محقق نمي‌شود و لذا اين كه در انتهاي آيه مي‌فرمايد آيا باز هم متذكّر نمي‌شويد؟ يعني آيا معني دقيق ولايت تامه حضرت حق و قدرت و سلطنت خداوند حكيم را كه خود بر تمامي ذرّات جهان تسلط كامل دارد و به هر كس بخواهد اين ولايت را تفويض مي‌فرمايد و شما (انسان‌ها) نمي‌توانيد از سيطره قدرت ربوبي خارج شويد، و اين حقيقت مسلّم در تمامي آيات مباركه قرآن كريم به وضوح ديده مي‌شود كه اختيار تام و كامل و بدون واسطه متعلق به حضرت باري است و اين همان ولايت تكويني مطرح شده مي‌باشد كه اختيار تام و كامل و بدون واسطه متعلق به حضرت باري است و اين همان ولايت تكويني مطرح شده مي‌باشد و در محدوده ولايت تشريعي هم اذن و هدايت اوست كه ديگران مي‌توانند از آن ولايت بهره‌مند گردند. و تا زماني كه او نخواهد هيچ امري تحقق نمي‌يابد بنابراين دو نوع ولايت براي حضرت باري متصور است و به تعبير ديگر حي سبحان جل جلاله دو نوع ولايت را اعمال مي‌فرمايد: اوّل: ولايت تكويني. دوّم: ولايت تشريعي. در حقيقت هر دو نوع ولايت از يكديگر مجزا نيستند و در پيشگاه ساحت مقدّس كبريايي ولايت تكويني همان ولايت تشريعي و ولايت تشريعي همان ولايت تكويني مي‌باشد، امّا زماني كه پياده كردن احكام اللّه در متن زندگي انسان‌ها از طريق پيامبران و يا اوصياء آنان مطرح مي‌گردد زمينه دو نوع ولايت ايجاد مي‌شود و در مقوله ولايت تشريعي هم هيچ‌كس حقّ دخالت در آن را ندارد و پيامبر و امام معصوم عليهم‌السلام هم به اذن و اراده ذات باري عزّ اسمه اِعمالِ ولايت مي‌نمايند و در امور مختلفه دخالت و تصـرف مي‌كنند. (20)

اعمال ولايت‌تكويني

اِعمالِ ولايت تكويني ارتباط به زمان و مكان خاصّ از ناحيه مقدسه حضرت باري ندارد زيرا به محض «اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْئا اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»(21) فرمان او چنين است كه هرگاه چيزي را اراده كند، تنها به آن مي‌گويد، موجود بــاش، آن نيــز بي‌درنــگ مـوجـود مي‌شود.

به طــور كلّـي نظــام تكـوين در تحـت اراده ذات مقدّس او سـامـان مي‌يـابـد.

عــلامه ســالك حضرت استاد حسن زاده آملي در اين مورد چنين سروده‌اند:

دوست بگو دوست كه يادش نكوست تا نگري نيست جز او اوست اوست

همچو الف در همه آفاق جفر از بلد و خانه و اقليم و كوست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه