ولایت از دیدگاه قرآن و حدیث جلد 2) صفحه 20

صفحه 20

علم ولايت در توحيـد صفـات حضـرت حقّ

اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام در اكثر خطب و نامه‌ها و حكمت‌ها توحيد و وحدانيّت حضرت حقّ را به نحوي از انحاء متذكّر شده است و به صورتي كه در خور شأن شنونده و مخاطبين خود باشد مطالبي را در قالب توحيد و صفات حضرت حقّ بيان داشته است. از جمله در يكي از خطبه‌ها در ذكر توحيد و صفات حضرت باري عزّاسمه اين‌چنين فرموده است: «وَ اَشْهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَّ اللّه‌ُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، اَلاَْوَّلُ لا شَيْ‌ءَ قَبْلَهُ وَ الاْخِرُ لا غايَةَ لَهُ» (57) و گواهي مي‌دهم معبود و خالقي سزاوارتر از خداوند تعالي نيست، حضرت حقّ يگانه ايست كه شريك ندارد، اوّل است كه پيش از او چيزي نبوده و او (خداوند تعالي) اَزَلي وَ مَبْدء هر موجودي است و آخِر است كه براي او حدّ و انتهايي نيست و او منتهي اِلَيْه تمامي موجودات عالم است و به طور كلي ابدي خواهد بود. يعني حضرت حقّ آن خداي بزرگ و بلند مرتبه ايست كه تمامي موجودات خود را مقرون پيروزي و كامروايي او مي‌دانند و اگر خواهان سلامت دائم و فراگير باشند مي‌بايست عافيت كامل از او يابند و چنانچه بخواهند از نيرنگ‌هاي پنهاني و شياطين ظاهري و باطني نجات يابند، فقط بايد به ذات مقدّس و پاك او پناه ببرند و از حضرت كبريايي او استمداد و ياري بخواهند. در دعاي صباح اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام وصف حضرت حقّ را چنين بيان فرموده است: «يا مَن دَلَّ عَلي ذاتِهِ بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَن مُلائَمَةِ كَيْفِيّاتِهِ» (58) اي كسي كه دلالت نمايد بر خود به ذات خودش و منزه است از مشابهت با آفريدگانش، و برتر و بالاتر است از هرگونه مشخصات و مختصات به مخلوقات خود. يا در فرازي از دعاي شب‌هاي جمعه كــه مشهــور بــه دعــاي كميــل است اين چنين وصــف تـوحيـد و وحدانيّت حضــرت ذوالجــلال مي‌نمـــايــد.

«وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتي غَلَبْتَ بِها كُلَشَيْ‌ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتي لا يَقُومُ لَها شَيْ‌ءٍ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ‌ءٍ وَ بِسُلْطانِكَ الَّذي عَلا كُلَّ شَيْ‌ءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْباقي بَعْدَ فَناءِ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ بِاَسْمائِكَ الَّتي مَلَأَت اَرْكانَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذي اَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذي أَضاءَلَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ» (59) و به جبروت تو قسم كه به وسيله آن بر هر چيز غلبه و چيره‌گشتي و به عزتت قسم كه چيزي در برابرش نايستد و به آن عظمت و بزرگيت قسم كه هر چيز را پر كرده است، و به تسلّط و استيلاي جامع الاطراف خود كه بر هر چيزي برتري يافته، و به ذات و وجه پاكت كه پس از نابودي تمامي اشياء باقي و برقرار است، و به نام‌هاي مقدّس و بزرگت كه اساس هر موجودي را پر كرده است، و به آن علم و دانش عظيمت قسم كه بر هر چيز احاطه يافته، و به نور ذات و پاكت كه در پرتو آن تمامي اشياء روشن و نمايان گشته است. خواننده گرامي چه كسي جز معصوم آن هم شخص والامقام و عظيم‌القدر اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام مي‌تواند با چنين فصاحت و بلاغت و شيوايي در اوصاف حضرت حقّ عزّاسمه با زبان دعا و نيايش و خاضعانه و خاشعانه و سراسر ادب و متانت سخن بگويد و ناله سردهد.

حضرت مولا اميرالمؤمنين‌علي عليه‌السلام درادامه‌مي‌فرمايد: «لا تَقَعُ الاَْوْهامُ لَهُ عَلي صِفَةٍ وَ لا تُعْقَدُ الْقُلُوبُ مِنْهُ عَلي كِيْفِيَّةٍ، وَ لا تَنالُهُ التَّجْزِئَةُ وَ التَّبْعيضُ، وَ لاتُحيطُ بِهِ الاَْبْصارُ وَ الْقُلُوبُ» (60) هيچ وهمي به هيچ يك از صفات حضرت باري عزّاسمه راه نمي‌يابد و به طور كلي انسان‌ها با وهم و تصور از درك اوصاف او عاجزند، زيرا حضرت حق صفتي زائد بر ذات خود ندارد تا بشر بتواند آن را درك نمايد و ياباوهم آن‌رابيابدوبعد وصف نمايد، حضرت مولا اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام اوصاف ذات حضرت حقّ را با تعابيري بسيار زيبا و جالب بيان مي‌فرمايد كه هيچ‌كس را (جز معصوم عليه‌السلام ) قدرت ترسيم چنين اوصافي را ندارد، حضرتش در فرازهاي ديگر از خطبه‌هاي ديگر نهج‌البلاغه مي‌فرمايد انسان از مدح و ثناي او عاجز و ناتوانند، زيرا اوصاف كمال و جمال خداوند از حد تصور انسان‌ها بيرون

1- نهـج البلاغـه ، فيض الاسلام ، ص 43 .

2- پيام امام ، آيت‌اللّه العظمي مكارم شيرازي ، ج 1 ، ص 285 .

3- همان مدرك ، ص 285 .

4- امامت و رهبري آية‌اللّه شهيد مطهري ، ص 193 .

5- نهـــــــج البـــــلاغـــــــه ، نــــــامــــه 53 .

6- 55 / مائده .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه