ولایت از دیدگاه قرآن و حدیث جلد 2) صفحه 82

صفحه 82

آشكار مي‌شود، امّا مخالفان بر عنادشان افزوده مي‌شود». فردي كه با زور و عناد و توطئه و عمل منافقانه، غاصب حقّ مسلّم ولايت پيامبر و اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام هست و خود را حاكم مي‌داند، اين‌گونه ظالمانه با مسلمان‌ها و تازه مسلمان‌ها برخورد مي‌كند. در اسلام، حكومت با مشي منطقي و استدلال و براساس موازين شرعي و قانوني اداره مي‌شود، نه با زور و عناد و ظلم و جنايت. در صورتي كه افرادي در صدر اسلام و بعد از آن، از راه ظلم و جنايت، و خباثت ولايت را از بستر اصلي آن جدا نمودند، و آنچه نمي‌بايست بر سر اسلام بيايد، آوردند. و با حركات و تشنّجات نابخردانه و منافقانه، بر مظلوميت اسلام و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله و اميرالمؤمنين‌علي عليه‌السلام افزودند.

«منــاظــره يــك اسقــف مسيحــي»

ولايت (247)

از انس بن مالك نقل شده است كه: جمعي از نصاري با يك اسقف مسيحي، در زمان حكومت عمر وارد مدينه شدند و نزد عمر رفتند تا جزيه بپردازند. عمر آن‌ها را به اسلام دعوت كرد، اسقف گفت: «شما مي‌گوييد كه خداوند بهشتي دارد، كه عرض آن به اندازه تمام آسمان‌ها و زمين است. حال، سؤال من اين است كه پس جهنّم كجاست؟» عمر سر به زير انداخت و جماعتِ حاضر پي به شرمندگي او (عمر) بردند. ساعتي گذشت و عمر همچنان جوابي نداشت كه بگويد. در اين ميان، جماعت نگاهي به در مسجد انداختند و ديدند كه مردي وارد مسجد مي‌شود. چون دقيق نگاه كردند، پي بردند كه او سرچشمه علم نبوّت، علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام احترام كردند و به پا خاستند. عمر عرض كرد: كجا بودي كه جواب اين اسقف را بدهي؟ او مي‌خواهد اسلام بياورد، و تو خود ماه تمامي و چراغ

(248) ولايت

رخشنده در تاريكي، و ابن عمّ رسول اللّه هستي .(1)

1- پــــرتــــوي از علـــــم بيكــــران علــــي، ص 211 .

ولايت (249)

اميــر المـؤمنيـن علـي عليه‌السلام اسـلام را نجــات مـي‌دهــد

علي عليه‌السلام رو كرد به آن اسقف و پرسيد: «سؤال تو چيست؟»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه