ولایت در اندیشه سیاسی اسلام صفحه 22

صفحه 22

همه عالم وجود، آیت و نشانه حق تعالی است و چیزی در این عالم هویتی جز نشانگری او ندارد. بنابراین، هیچ گونه استقلالی ندارند؛ زیرا استقلال از حق تعالی، به معنای دخالت نکردن او در تکوین شی ء است. در این صورت، شی ء مستقل نشانه حق تعالی نخواهد بود، در حالی که هویت همه ممکنات، تنها و تنها نشانه بودن برای حق تعالی است.

انسان نیز گونه ای از ممکنات است و هیچ استقلالی از خود، در برابر حق تعالی ندارد و هویت او نیاز به پروردگارش است:

یا أَیُّهَا النّاسُ أَنْتُمْ الْفُقَراءُ إِلَی اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدیدٍ وَ ما ذلِکَ عَلَی اللّهِ بِعَزیز. (فاطر: 15 _ 17)

ای مردم، شما نیازمندان به خدایید و خداوند بی نیاز شایسته ستایش است. اگر بخواهد، شما را می برد و آفریدگان نو می آورد و این کار بر او سخت نیست.

نیازمندی انسان به پروردگار متعال، نیازمندی مطلق و فراگیر است و هیچ وجهی از وجوه هویت انسان بیرون از چنین نیازی نیست؛ زیرا بی نیازی به حق تعالی، برابر با استقلال در وجود و نامخلوق بودن است، در حالی که همه وجود انسان، مخلوق اوست.

دو _ اختیار انسان

دو _ اختیار انسان

انسان در اراده هایش مختار است و این اختیار ذاتی هویت انسان است. اختیار انسان افزون بر اینکه برای هر کس، به وجدان آشکار است، در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام با صراحت تأیید شده و انسان مسئول و فاعل عمل خویش شمرده شده است. برای نمونه، دو آیه زیر در این مسئله آشکارا اختیار انسان را در اعمالش بیان می کند:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه