- پیشگفتار 1
- اشاره 4
- صورت برهان لطف محصّل 10
- مشروح برهان لطف و اثبات مهدویّت 11
- صورت برهان لطف مقرّب 11
- تعریف لطف 12
- اشاره 13
- اقسام لطف 13
- لطف محصّل 14
- اشاره 14
- پیش فرض های قاعده لطف محصّل 14
- طرح برهان لطف محصّل در اثبات اصل امامت 20
- لطف مقرّب 21
- اشاره 21
- تفاوت لطف مقرّب و محصّل 22
- پیش فرض های قاعده لطف مقرّب 23
- طرح برهان لطف مقرّب و اثبات اصل امامت 27
- قاعده لطف و اثبات مهدویت 28
- اشاره 33
- صورت برهان امکان اشرف 34
- تفاوت دو قاعده لطف و امکان اشرف 35
- پیشینه بحث 35
- بیان مفردات 38
- اشاره 38
- انگیزه طرح و جایگاه قاعده 40
- براهین قاعده 41
- فرزانگان و قاعده امکان اشرف 43
- اثبات وجود امام از طریق برهان امکان اشرف 45
- کارایی قاعده بر اثبات مدعا 46
- اثبات پیش فرض 47
- نتیجه گفتار در آینه روایات 54
- رد پای قاعده امکان اشرف در کلا م و فلسفه مسیحیت 56
- صورت برهان واسطه فیض 59
- تفصیل برهان واسطه فیض 60
- فیض در متون دینی 61
- فیض در لغت 61
- فیض در اصطلاح 62
- انگیزه طرح مباحث فیض 65
- تاریخچه 67
- اشاره 70
- برهان لزوم واسطه در فیض 70
- پیش فرض های براهینِ اثبات واسطه در فیض 74
- ویژگی های نخستین صادر از منظر حکیمان 77
- تعبیرهای متون دینی از نخستین صادر (واسطه فیض) 80
- اشاره 80
- دو. النور 81
- اشاره 84
- مرحله یکم: پذیرش اصل نظام اسباب 84
- ائمه علیهم السلام و واسطهء در فیض 84
- مرحله دوم: اعتقاد به آفرینش نظام مند و واحد بودن نخستین صادر 86
- مرحله سوم: برتری و شایستگی وجود نوری انبیاء و ائمه علیهم السلام 87
- مرحله چهارم: برخورداری نبی، ولیّ و امام علیه السلام از تصرف تکوینی 89
- اشاره 92
- مصداق نخستین صادر (واسطه در فیض) از نظر متفکران مسلمان 92
- معنای صحیح واسطه در فیض 99
- نتیجه و جمع بندی نهایی 107
- صورت برهان 109
- یادآوری معنا و مقام امام 110
- همخوانی امام شریعت با انسان کامل طریقت 113
- ریشه های اندیشه انسان کامل 115
- تعریف و پیشینه اصطلاح انسان کامل 117
- اشاره 117
- حقیقت انسان و جایگاه او در هستی 120
- ضرورت وجود مستمرّ انسان کامل در پهنه هستی 121
- اشاره 123
- ضرورت انسان کامل از دیدگاه عرفان 123
- مراتب عرفانی یا چینش نظام هستی 124
- اجمال چینش هستی از نظر عارف 124
- مقام اول: مقام ذات 126
- تفصیل چینش هستی از نظر عارف 126
- مقام دوم: تعین اول 128
- مقام سوم: تعین ثانی 130
- مقام چهارم: عالم عقل (ارواح) 133
- مقام پنجم: عالم مثال (برزخ) 133
- دلیل اول (مشاهده در آینه تمام نما) 137
- اشاره 137
- طرح و اثبات پیش فرض های برهان انسان کامل 138
- دلیل دوم ولیّ اسم خدا و مایه بقاء عالم 145
- دلیل سوم میوه و غرض خلقت 150
- اشاره 150
- در هر زمان، تنها یک انسان کامل، قائم است 155
- تطبیق انسان کامل بر امام علیه السلام 157
- اشاره 157
- الف. سیما و اوصاف پیشوایان الهی در قرآن 157
- ج. سیما و اوصاف انسان کامل در فرهنگ عرفانی 170
- نتیجه 178
- اشاره 192
- گونه های دلایل نقلی اثبات مهدویّت 195
- یکم. دستور مطلق و همیشگی بر اطاعت از ولیّ امر 199
- اشاره 199
- دوم. همواره با صادقین باشید 203
- سوم. وعده پیروزی صالحان و حکومت جهانی 210
- چهارم. وجود همیشگی امام؛ لازمه استمرار عهد الهی 214
- پنجم. وجود یک هادی برای هر قوم 215
- ششم. قیامت و امام اختصاصی برای هر قوم 216
- اشاره 218
- یکم. خبر از امامان دوازده گانه 218
- دوم. همراهی همیشگی فردی از عترت با قرآن 226
- سوم. تکلیف همیشگی بر شناخت امام زمان 235
- سخن آخر 238
پس صفای بی حدودش داد او
و آن که از ظلمت ضدش بنهاد او(1)
طرح و اثبات پیش فرض های برهان انسان کامل
استحکام، کار آمدی و ارزیابی این برهان، به اثبات پیش فرض هایی نیاز دارد که برهان یاد شده بر آن ها استوار است. در ادامه، برخی از آن ها در قالب پرسش و پاسخ، تبیین می گردند.
1.کدامین راز، نیاز و حکمتی، حق سبحانه را بر آن داشت تا معجونی مانند انسان کامل بیافریند؟ به عبارت دیگر، سرّ ضرورت این کار در چیست؟
پاسخ: در توضیح هستی شناسی عرفانی گفته شد که کمالی وجود ندارد که خداوند دارای آن نباشد. کمالات اکمل الهی وابستۀ به غیر نمی باشند و در کنار آن ها، کمالات اسمائی نیز مطرح است که همه، مقتضای اکملیت اویند؛ به این معنی که ذات الهی، سرشار از آن کمالات است.
بر این اساس، فیض علی الدوام او اقتضا می کند که به هر نیاز و استعدادی پاسخ گوید و به همین جهت، آن کمالات، سرریز و متجلی می شوند.(2)
از طرفی، انسان در عالم ثابت -که برگرفته از مقام علمی الهی است- تقاضای استعداد و دریافت چنین وجودی را دارد.
بانگ می آید که ای طالب بیا
جود، محتاج گدایان، چون گدا
جود، محتاج است و خواهد طالبی
هم چنان که توبه خواهد تائبی
بدین ترتیب، حرکت حبّی ایجابی، سراغ آفرینش انسان کامل می رود و با آفرینش او به غایت خود، واصل می شود. پس از آن، انسان کاملی که دارای جمیع مظاهر تفصیلی و اجمالی و نیز جمیع حقایق سرّی اسماء ذاتی، صفاتی و فعلی است، پا به عرصه وجود می گذارد. او توحید را با بیانی که ناظر به
1- مولوی.
2- رک:جندی، شرح فصوص الحکم، ص133؛ نقد النصوص، ص 84 و مصباح الانس، ص279.