- سپیده سخن 1
- معصوم نخست حضرت محمد صلی الله علیه و آله 8
- اشاره 8
- ضیافت 16
- پیامبر رحمت و عطوفت 20
- اشاره 24
- معصوم دوم امام علی علیه السلام 24
- هارونِ رسولاللَّه صلی الله علیه و آله 32
- تک سوار خندق 36
- معصوم سوم حضرت زهرا علیها السلام 42
- اشاره 42
- شمیم کوثر 50
- هدیه خداوند 54
- معصوم چهارم امام حسن علیه السلام 57
- اشاره 57
- سخنوری توانا 63
- میهمان نوازی 67
- معصوم پنجم امام حسین علیه السلام 70
- اشاره 70
- نماز عشق و پرواز تا ملکوت 78
- مایه اشک و لبخند رسولاللَّه صلی الله علیه و آله 82
- معصوم ششم امام زینالعابدین علیه السلام 86
- اشاره 86
- فروتنی 92
- ناله حجرالاسود 96
- معصوم هفتم امام محمدباقر علیه السلام 104
- اشاره 104
- خورشید دانش 111
- چیرهدستی در تیراندازی 115
- اشاره 123
- معصوم هشتم امام جعفر صادق علیه السلام 123
- استجابت دعا و نفرین 133
- تولّدی دوباره 138
- معصوم نهم امام موسی کاظم علیه السلام 141
- اشاره 141
- عاقبتاندیشی امام 148
- کرامت و بزرگواری امام کاظم علیه السلام 151
- معصوم دهم امام رضا علیه السلام 154
- اشاره 154
- یادگار همیشه جاوید 162
- فراتر از مدح 165
- اشاره 168
- معصوم یازدهم امام محمدتقی علیه السلام 168
- علم آسمانی 175
- عموی مهربان 179
- معصوم دوازدهم امام هادی علیه السلام 182
- اشاره 182
- ستارهای در شب 187
- حلال مشکلات 191
- اشاره 194
- معصوم سیزدهم امام حسن عسکری علیه السلام 194
- محبوب دلها 201
- هوشمندی امام 204
- اشاره 208
- معصوم چهاردهم امام زمان علیه السلام 208
- مهدی از اهل بیت علیهم السلام 217
- اقتدای حضرت عیسی علیه السلام 220
- فهرست منابع 223
علم آسمانی
هنگامی که امام رضا علیه السلام به ملکوت اعلی پیوست، محمد بن علی هفت سال سن داشت؛ از این رو، در این که، چه کسی پس از امام رضا علیه السلام وظیفه امامت را برعهده دارد، اختلاف بود.
علما و دانشمندان بزرگی چون ریّان بن صلت، صفوان بن یحیی، محمد بن حکیم، یونس بن عبدالرحمان و گروهی از بزرگان و معتمدان شیعه، در خانه عبدالرحمان ابن حجاج، در یکی از محلههای بغداد گرد هم آمده بودند تا تعیین تکلیف کنند.
عبدالرحمان، میزبان مجلس بود و با رویی گشاده از حاضرین پذیرایی میکرد، کسی سخن نمیگفت ... چشمها نگران و قلبها مضطرب بود. گاه تک سرفه یا گریهای با صدا، سکوت اتاق را میشکست. کمکم گریهها در فراق علی بن موسی شدت گرفت.
عبدالرحمان از این که میهمانان چنین نگران و ناراحت بودند، راضی نبود. در این میان، یونس پسر عبدالرحمان سر بلند کرد و گفت: گریه نکنید دوستان! بیایید مشورت کنیم و ببینیم چه کسی عهدهدار امامت ماست. بگذارید بیندیشیم و ببینیم که باید مسائل خودمان را پس از مولایمان امام رضا علیه السلام، از چه کسی بپرسیم؟ آخر فرزند او هنوز کودک است و باید تا بزرگ شدن او چارهای بیندیشیم!