معاد و جهان پس از مرگ صفحه 125

صفحه 125

نخست عشق سوزانی در درون جان ما ریخته که لحظه‌ای از «گاهواره» تا «گور» از ما جدا نمی‌شود، گاهی به مطالعه کهکشانها، زمانی به آنچه در کره مریخ می‌گذرد، روزی به آنچه در سلولهای تن ما وجود دارد، زمانی به اسرار اعماق اقیانوسها و جنگلها، خلاصه این محرک ناخودآگاه، لحظه‌ای از سر ما دست بردار نیست.

جالب اینکه در تعلیمات مذهبی (دستگاه خودآگاه آفرینش) نیز دستوری درست همانند آن می‌بینیم که «اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ الَی اللَّحْدِ؛ ز گهواره تا گور دانش بجوی»(1) درست همان ندای آفرینش و فطرت.

بنابراین نه تنها اصل «توحید» بلکه تمام اصول و فروغ تعلیمات انبیاء ریشه‌ای در فطرت و نهاد آدمی دارد و دستورهای پیامبران در تمام زمینه‌ها، پرورش دهنده فطرت و مکمل آن است.

از اینجا یک نتیجه مهم می‌گیریم که اگر در درون فطرت خود علاقه به چیزی یافتیم باید بدانیم آن چیز حتماً وجود خارجی دارد.

حالا برگردیم و ریشه‌های رستاخیز را در وجود خودمان جستجو کنیم:

2- عشق به بقا

اگر انسان راستی برای فناو نیستی آفریده شده بود باید عاشق فنا باشد، و از مرگ- هر چند مرگ به موقع و در سنین بالا- لذت ببرد، در حالی که می‌بینیم قیافه مرگ (به معنی نیستی) در هیچ زمانی برای او خوشایند نبوده و نیست، نه تنها خوشایند نیست بلکه، با تمام وجود خود عاشق بقاء و هستی

1- نهج‌الفصاحه، حدیث 367.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه