- پیشگفتار 1
- از عالم پس از مرگ چه میدانیم؟ 3
- 1- دور نمایی از بحثهای کتاب 3
- 2- گناه بزرگ نویسنده 5
- 3- برای ثبت در تاریخ 7
- آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز زندگی نوین دیگر؟ 9
- اشاره 9
- مرگ آنقدر وحشتناک نیست 10
- در لحظه مرگ چه احساسی به انسان دست میدهد؟ 11
- فرار از واقعیتها عاقلانه نیست 12
- دو ترسیم مختلف از چشم انداز سرنوشت انسان 13
- چرا از مرگ میترسیم؟ 15
- عامل دیگر وحشت از مرگ 20
- ریشههای معاد در اعماق فطرت 21
- اشاره 21
- پیمودن بیراههها! 27
- انحراف از فطرت و سرگردانی در بیراههها! 29
- خرافات مضحک و اسفانگیز! 31
- دروازههایی به جهان دیگر 34
- رستاخیز به زندگی مفهوم میدهد 40
- یک عامل مؤثر تربیت 46
- یک عالم مؤثر بازدارنده و یک عامل محرک نیرومند 46
- رستاخیز در درون شماست 54
- رستاخیز پاسخی به معماها 61
- جهان از دریچه چشم یک جوجه! 61
- اشاره 67
- چهره رستاخیز در کتب آسمانی 67
- کتب تاریخی به جای کتب آسمانی 68
- چهره رستاخیز در اناجیل 72
- قرآن و عالم پس از مرگ 74
- رستاخیز را بارها با چشم خود دیدهایم 80
- پاسخ یک ایراد مهم 84
- اشاره 86
- معاد و رستاخیز انرژیها! 86
- گرمی آتش از آفتاب است! 89
- رستاخیز انرژیها بعد از مرگشان 92
- دو نکته جالب 95
- چرا رستاخیز ممکن نباشد؟ 97
- اشاره 97
- شعاع دید ما از این جهان 98
- یک اشکال گیج کننده! 102
- خفتگان شهر افسوس 104
- افسانه است یا واقعیت؟ 110
- زمستان خوابی 112
- نمونه دیگر: دفن مرتاضان 113
- منجمد ساختن بدن انسان زنده 114
- دوران جنینی شبحی از رستاخیز 118
- رستاخیز در تجلیگاه فطرت* 123
- اشاره 123
- 1- فطرت، نخستین رهنمون راه 123
- 2- عشق به بقا 125
- 3- رستاخیز در میان اقوام پیشین 126
- 4- رستاخیز کوچک و بزرگ 128
- نخستین دلیل عقلی 131
- فرمان عمومی عدالت 131
- اشاره 131
- محکمههای خصوصی 133
- قانون عدالت در جهان هستی 134
- آیا انسان یک موجود استثنایی است؟ 135
- دومین دلیل عقلی 138
- فلسفه آفرینش میگوید: عالم پس از مرگ وجود دارد 138
- آیا ما نردبان ترقی دیگرانیم؟ 141
- انعکاس این منطق در قرآن 142
- سومین دلیل عقلی 145
- اگر مرگ نقطه پایان باشد آفرینش جهان بیهوده خواهد بود 145
- بقای روح نشانهای از رستاخیز است 153
- چهارمین دلیل عقلی 153
- استقلال روح 157
- دلایل مادیها بر عدم استقلال روح 160
- نقطههای تاریک این استدلال 162
- 1- خاصیت واقع نمایی (آگاهی از جهان برون) 165
- اشاره 165
- دلایل استقلال روح 165
- 2- وحدت شخصیت 167
- اشاره 167
- پرهیز از یک اشتباه بزرگ 170
- توجیهها و تفسیرها 171
- اشاره 172
- 3- عدم انطباق بزرگ و کوچک 172
- یک سؤال لازم 175
- 4- پدیدههای روحی با کیفیات مادی همانند نیستند 176
- اشاره 178
- 5- دلایل تجربی بر استقلال روح 178
- 1- اسپری تیسم و ارتباط با ارواح 179
- اشاره 179
- مادّیها در برابر این مطالب حیرتانگیز چه میگویند؟ 181
- چند یادآوری لازم 182
- اشاره 185
- 2- خوابهای مغناطیس «مانیتیسم» و «هیپنوتیسم» 185
- مادّیها در برابر این موضوع چه میگویند؟ 193
- اشاره 194
- 3- خواب و رؤیا 194
- رؤیا و خواب دیدن 197
- 4 و 5- تلهپاتی و اعمال حیرتانگیز مرتاضان 204
- اشاره 204
- یادآوری لازم 207
- بقای روح در قرآن 208
- نظر اول: معاد روحانی 211
- معاد جسمانی و روحانی 211
- اشاره 211
- نظر دوم: معاد در دو جنبه 212
- نظر سوم: معاد روحانی و نیمه جسمانی 212
- نظر چهارم: معاد جسمانی فقط 213
- منطق اسلام درباره کیفیت معاد 213
- اشاره 216
- معاد جسمانی در ترازوی عقل 216
- 1- شبهه آکل و مأکول 218
- اشاره 218
- پاسخ و بررسی 219
- راه روشنتر 221
- 2- کمبود مواد خاکی زمین 228
- 3- با کدامین جسم معاد صورت میگیرد؟ 231
- 4- رستاخیز در کجا خواهد بود؟ 233
- گواهان دادگاه بزرگ رستاخیز و حساب و کتاب و میزان 235
- اشاره 235
- اشاره 238
- الف- گواهان در رستاخیز 238
- چگونگی این گواهی 240
- ب- حساب و کتاب در آن دادگاه 241
- ج- میزان اعمال 243
- پاداش و کیفر 247
- اشاره 251
- تجسم اعمال 251
- آیا تجسم اعمال ممکن است؟ 254
- بهشت و دوزخ 259
- اشاره 259
- مسئله خلود و عذاب جاودان 262
- اشاره 262
- پاسخهای غیر قانع کننده 265
- یک سؤال مهم 265
- حل نهایی ایراد 266
- بهشت و دوزخ کجاست؟ 272
- اشاره 280
- علائم و نشانههای رستاخیز 280
- 2- تاریک شدن خورشید و ماه 281
- 1- زلزله عظیم 281
- 3- آن روز که همه چیز در هم کوبیده میشود! 283
نخست عشق سوزانی در درون جان ما ریخته که لحظهای از «گاهواره» تا «گور» از ما جدا نمیشود، گاهی به مطالعه کهکشانها، زمانی به آنچه در کره مریخ میگذرد، روزی به آنچه در سلولهای تن ما وجود دارد، زمانی به اسرار اعماق اقیانوسها و جنگلها، خلاصه این محرک ناخودآگاه، لحظهای از سر ما دست بردار نیست.
جالب اینکه در تعلیمات مذهبی (دستگاه خودآگاه آفرینش) نیز دستوری درست همانند آن میبینیم که «اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ الَی اللَّحْدِ؛ ز گهواره تا گور دانش بجوی»(1) درست همان ندای آفرینش و فطرت.
بنابراین نه تنها اصل «توحید» بلکه تمام اصول و فروغ تعلیمات انبیاء ریشهای در فطرت و نهاد آدمی دارد و دستورهای پیامبران در تمام زمینهها، پرورش دهنده فطرت و مکمل آن است.
از اینجا یک نتیجه مهم میگیریم که اگر در درون فطرت خود علاقه به چیزی یافتیم باید بدانیم آن چیز حتماً وجود خارجی دارد.
حالا برگردیم و ریشههای رستاخیز را در وجود خودمان جستجو کنیم:
2- عشق به بقا
اگر انسان راستی برای فناو نیستی آفریده شده بود باید عاشق فنا باشد، و از مرگ- هر چند مرگ به موقع و در سنین بالا- لذت ببرد، در حالی که میبینیم قیافه مرگ (به معنی نیستی) در هیچ زمانی برای او خوشایند نبوده و نیست، نه تنها خوشایند نیست بلکه، با تمام وجود خود عاشق بقاء و هستی
1- نهجالفصاحه، حدیث 367.