مرگ و فرصتها: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 188

صفحه 188

ص:187


1- (1)) - کمال الدین: 253/1، حدیث 3؛ بحار الأنوار: 250/36، باب 41، حدیث 67؛ «جابر الجعفی قال سمعت جابر بن عبد الله یقول لما أنزل الله عز و جل علی نبیه یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّٰهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قلت یا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن أولو الأمر الذین قرن الله طاعتهم بطاعتک قال هم خلفائی یا جابر و أئمه المسلمین بعدی أولهم علی بن أبی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی المعروف فی التوراه بالباقر و ستدرکه یا جابر فإذا لقیته فأقرئه منی السلام ثم الصادق جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثم علی بن موسی ثم محمد بن علی ثم علی بن محمد ثم الحسن بن علی ثم سمیی و کنیی حجه الله فی أرضه و بقیته فی عباده ابن الحسن بن علی ذاک الذی یفتح الله تعالی ذکره علی یدیه مشارق الأرض و مغاربها ذاک الذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبه لا یثبت فیها علی القول بإمامته إلا من امتحن الله قلبه للإیمان قال فقال جابر یا رسول الله فهل ینتفع الشیعه به فی غیبته فقال صلی الله علیه و آله إی و الذی بعثنی بالنبوه إنهم لینتفعون به یستضیئون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و إن جللها السحاب یا جابر هذا مکنون سر الله و مخزون علمه فاکتمه إلا عن أهله.»
2- (2)) - ینابیع الموده لذوی القربی، قندوزی: 3 /398 - 399، حدیث 54؛ «فی المناقب: جابر بن یزید الجعفی قال: سمعت جابر بن عبد الله الأنصاری یقول: قال لی رسول الله صلی الله علیه و آله : یا جابر إن أوصیائی وأئمه المسلمین من بعدی أولهم علی، ثم الحسن، ثم الحسین، ثم علی بن الحسین، ثم محمد بن علی المعروف بالباقر ستدرکه یا جابر فإذا لقیته فاقرأه منی السلام، ثم جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر، ثم علی بن موسی، ثم محمد بن علی، ثم علی بن محمد، ثم الحسن بن علی، ثم القائم اسمه اسمی وکنیته کنیتی محمد بن الحسن بن علی، ذاک الذی یفتح الله -تبارک وتعالی -علی یدیه مشارق الأرض ومغاربها، ذاک الذی یغیب عن أولیائه غیبه لا یثبت علی القول بإمامته إلا من امتحن الله قلبه للایمان. قال جابر: فقلت: یا رسول الله فهل للناس الانتفاع به فی غیبته؟ فقال: إی والذی بعثنی بالنبوه، إنهم یستضیئون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس وإن سترها سحاب، هذا من مکنون سر الله، ومخزون علم الله، فاکتمه إلا عن أهله.»
3- (3)) - نساء (4) : 164؛ «و خدا با موسی به صورتی ویژه و بی واسطه سخن گفت.»
4- (4)) - احزاب (33) : 45 - 46؛ «ای پیامبر ! به راستی ما تو را شاهد [ بر امت ] و مژده رسان و بیم دهنده فرستادیم . * و تو را دعوت کنندۀ به سوی خدا به فرمان او و چراغی فروزان [ برای هدایت جهانیان ] قرار دادیم.»

این آیه ویژۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

« لَهُمْ دَرَجٰاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَهٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ » (1)

چه کسی می گوید که اختصاص به انبیا و ائمه علیهم السلام دارد؟ این درجات را برای شما قرار داده است؛ برای شما مؤمنین، برای هر کسی که اهل ایمان است و هر کسی که بخواهد، دوست داشته باشد و فقط علاقه به اهل بیت علیهم السلام داشته باشد.

علاقه ای که محرّک انداختن شما در این جاده است. جاده را بروید، تا این گوهر درجات را به شما بدهند. شما بذر محبت بکارید، بعد به خدا امید ببندید.

گناه ناامیدی از رحمت خدا

شما با امید صد در صد بروید، به درجات می رسید، اگر کسی وارد این جاده شود و حرکت کند، ناامید باشد، خدا از این ناامیدی بدش می آید و مهر کفر را بر آن می زند:

« وَ لاٰ تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّٰهِ إِنَّهُ لاٰ یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّٰهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکٰافِرُونَ » (2)

فقط کافران ناامیدان از من هستند، چون دست آنها خالی است، ولی شما که دست پر و مؤمن هستید، روزه گیر، نمازخوان هستید و از گناه کناره گیری می کنید.

شما که در جاده دارید حرکت می کنید، نباید ناامید باشید.

گوهر گرانبهای یعقوب علیه السلام چهل سال بود که گم شده بود و هیچ کس از آن خبر نداشت. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: از کنعان، محل زندگی یعقوب علیه السلام تا مصر، با اسب بیست روز راه است، این همه مسافر به مصر می رفت و می آمد، جنس می بردند و می خریدند، گاهی می رفتند و عزیز مصر را می دیدند، اما هیچ کس به نظرش نمی آمد که این عزیز مصر، گم شدۀ یعقوب علیه السلام است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه