مرگ و فرصتها: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 343

صفحه 343

ص:342


1- (1)) - مستدرک الوسائل: 460/13، باب 1، حدیث 15892 - 15893 - 15894 - 15895؛ «أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً أَوْ یَزْرَعُ زَرْعاً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَیْرٌ أَوْ بَهِیمَهٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَهً.» «أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ مَنْ غَرْسَ غَرْساً فَأَثْمَرَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ قَدْرَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الثَّمَرَهِ.» «أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ إِنْ قَامَتِ السَّاعَهُ وَ فِی یَدِ أَحَدِکُمُ الْفَسِیلَهُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَاتَقُومَ السَّاعَهُ حَتَّی یَغْرِسَهَا فَلْیَغْرِسْهَا.» «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ بَنَی بُنْیَاناً بِغَیْرِ ظُلْمٍ وَ لَااعْتِدَاءٍ أَوْ غَرَسَ غَرْساً بِغَیْرِ ظُلْمٍ وَ لَااعْتِدَاءٍ کَانَ لَهُ أَجْراً جَارِیاً مَا انْتَفَعَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ الرَّحْمَنِ.» الکافی: 261/5، حدیث 7؛ «یَزِیدَ بْنِ هَارُونَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ الزَّارِعُونَ کُنُوزُ الْأَنَامِ یَزْرَعُونَ طَیِّباً أَخْرَجَهُ اللَّهُ عز و جل وَ هُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَحْسَنُ النَّاسِ مَقَاماً وَ أَقْرَبُهُمْ مَنْزِلَهً یُدْعَوْنَ الْمُبَارَکِینَ.» کنز العمال: 3 /897، حدیث 9081؛ «قال صلی الله علیه و آله : مَن نَصَبَ شَجرَهً وصَبَرَ علی حِفظِها والقِیامِ علَیها حتّی تُثمِرَ، کانَ لَهُ فی کُلِّ شَیءٍ یُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقهٌ عِندَ اللّه.»
2- (2)) - اشاره به سوره قصص 15 - 16؛ «و [ موسی ] به شهر وارد شد در حالی که اهل آن [ در خانه ها استراحت می کردند و از آنچه در شهر می گذشت ] بی خبر بودند ، پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [ به قصد نابودی یکدیگر ] زد و خورد می کردند ، این یک از پیروانش ، و آن دیگر از دشمنانش ، آنکه از پیروانش بود از موسی بر ضد کسی که از دشمنانش بود درخواست یاری کرد ، پس موسی مشتی به او زد و او را کشت ، گفت : این [ نزاع میان آن دو ] از عمل شیطان است ، قطعاً او گمراه کننده و دشمنی اش آشکار است . * گفت : پروردگارا ! [ از اینکه از جایگاهم درآمدم و وارد شهر شدم ] به خود ستم کردم [ مرا از شرّ دشمنانم حفظ کن ] و آمرزشت را نصیب من فرما . پس خدا او را آمرزید ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .»
3- (3)) - عنکبوت (29) : 22؛ «و شما نه در زمین و نه در آسمان نمی توانید خدا را عاجز کنید [ تا از دسترس قدرت او بیرون روید ] ، و شما را به جای خدا هیچ سرپرست و یاوری نیست .»

خود را بیاندازید و بتازید، اگر بیدار شدید و توبه کردید، اهل نجات هستید، اما اگر بیدار نشدید و توبه نکردید، همه طرف بن بست است و راه فراری وجود ندارد:

«و لا یمکن الفرار من حکومتک» (1)

این آیه:

« أَلاٰ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ مُحِیطٌ » (2)

یعنی شما دایره وار در محاصرۀ قدرت من هستید و من بر شما محیط هستم، یعنی احاطۀ کامل دارم. او می خواهد قدرتش را نشان دهد که ما نابود کنندۀ کاخ، ارتش، قدرت و خود فرعون را در دامن فرعون، بزرگ می کنیم. چشم او کور، بچه را از درون آب بگیرد، عشق فرزند را به دل او و همسرش می اندازیم، بچه که گریه می کند، بیدار شود و او را در آغوش بگیرد و راه ببرد، نوازش کند، بزرگش کند، لباسش و خوراکش را بدهد، تا در آینده با او در بیافتد و او را نابود کند.

ناتوانی انسان در برابر خدا

جنگ خدا با دشمن خیلی عجیب است. نمرود را می خواهد نابود کند، به پشه می گوید: از سوراخ بینی او بالا برو، با شاخک های تیز خود، به صورت مته، بینی او را سوراخ کن و به درون مغزش برو و شروع به خوردن آن کن، روابط مغز را که قطع کنی، لمس، کور و کر می شود و بعد نیز هلاک می شود. پشه به امر خدا کار خودش را کرده و همۀ رشته ها را پاره کرده است.

کسی که در مقابل خدا بخواهد سینه سپر کند، خدا بخواهد او را از پا در بیاورد، به سلول خیلی ریز در بدنش که با چشم مسلح نیز سخت دیده می شود می گوید: از این کوچک بودن بیرون بیا و شروع به تکثیر کن، تا وقتی که بخشی از بدن را رشد بی رویه بدهد، بعد درد شروع می شود، زیر بهترین دستگاه عکس برداری می برند،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه