مرگ و فرصتها: مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان صفحه 373

صفحه 373

ص:372


1- (1)) - غرر الحکم: 274، حکمت 5994؛ «للمتقی ثلاث علامات: إخلاص العمل و قصر الأمل و اغتنام المهل.»
2- (2)) - بحار الأنوار: 296/69، باب 116، حدیث 22؛ «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ لِلْمُرَائِی ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یَنْشَطُ إِذَا کَانَ النَّاسُ عِنْدَهُ وَ یَتَعَرَّضُ فِی کُلِّ أَمْرٍ لِلْمَحْمَدَهِ.» بحار الأنوار: 324/69، باب 118، حدیث 4 - 5؛ «رُوِیَ أَنَّ عَابِداً فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ سَأَلَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَقَالَ یَا رَبِّ مَا حَالِی عِنْدَکَ أَخَیْرٌ فَأَزْدَادَ فِی خَیْرِی أَوْ شَرُّ فَأَسْتَعْتِبَکَ قَبْلَ الْمَوْتِ قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فَقَالَ لَهُ لَیْسَ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ قَالَ یَا رَبِّ وَ أَیْنَ عَمَلِی قَالَ کُنْتَ إِذَا عَمِلْت خَیْراً أَخْبَرْتَ النَّاسَ بِهِ فَلَیْسَ لَکَ مِنْهُ إِلَّا الَّذِی رَضِیتَ بِهِ لِنَفْسِکَ.» «ابْنِ جُبَیْرٍ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ إِنِّی أَتَصَدَّقُ وَ أَصِلُ الرَّحِمَ وَ لَاأَصْنَعُ ذَلِکَ إِلَّا لِلَّهِ فَیُذْکَرُ مِنِّی وَ أُحْمَدُ عَلَیْهِ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ أُعْجَبُ بِهِ فَسَکَتَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ لَمْ یَقُلْ شَیْئاً فَنَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَی قُلْ إِنَّمٰا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ إِلَی قَوْلِهِ أَحَداً.» «الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ مَنْ عَمِلَ حَسَنَهً سِرّاً کُتِبَتْ لَهُ سِرّاً فَإِذَا أَقَرَّ بِهَا مُحِیَتْ وَ کُتِبَتْ جَهْراً فَإِذَا أَقَرَّ بِهَا ثَانِیاً مُحِیَتْ وَ کُتِبَتْ رِئَاءً.» الکافی: 296/2، باب الریاء، حدیث 14؛ «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله سَیَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرَائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلَانِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی الدُّنْیَا لَایُرِیدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لَایُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ یَعُمُّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ یَدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِیقِ فَلَا یَسْتَجِیبُ لَهُمْ الکافی: 296/2، باب الریاء، حدیث 16 (أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَی الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ قَالَ وَ مَا الْإِبْقَاءُ عَلَی الْعَمَلِ قَالَ یَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَهٍ وَ یُنْفِقُ نَفَقَهً لِلَّهِ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّاً ثُمَّ یَذْکُرُهَا وَ تُمْحَی فَتُکْتَبُ لَهُ عَلَانِیَهً ثُمَّ یَذْکُرُهَا فَتُمْحَی وَ تُکْتَبُ لَهُ رِیَاءً.» آیین بندگی و نیایش، حسین غفاری ساروی: 358 - 387، (با تلخیص) خاتمه (ریا) : منظور از «ریا» که همان شرک خفی است؛ آن است که انسان کارهایی را که ظاهرش اطاعت پروردگار است، انجام بدهد ولی هدفش تقرب به او نباشد بلکه مقصود، ایجاد منزلت در قلوب خلق خدا باشد تا او را احترام کنند و نیازهایش را بر طرف سازند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من صلّی صلاه یرائی بها فقد اشرک.» خطرات ریا: «ریا» سه خطر دارد: اوّل: مربوط به زمان قبل از عمل است به این نحو که از ابتدا، کارش را برای دیدن مردم شروع کند و انگیزه دینی در کارش نباشد، این چنین ریایی را حتما باید ترک کرد، چون معصیت است و به هیچ وجه، طاعت پروردگار نمی باشد و همان است که فرمود: «الرّیاء شرک خفیّ» دوّم: عزمش بر این بود که دعا را برای خداوند متعال انجام بدهد، منتها در همان ابتدای کار، ریا، بر او عارض گردیده است. دراینجا سزاوار نیست عمل را ترک کند، چون انگیزه او دینی بوده، بنابراین، وظیفه اش این است که از طرفی عمل را آغاز کند و از طرف دیگر با نفسش جهاد نماید تا ریا را برداشته، اخلاص را جایگزینش گرداند. سوّم: قلبش را بر اخلاص، گره زده، منتها در بین راه، ریا و انگیزه هایش بر او عارض گردیده است، در اینجا هم سزاوار است که در دفع آن، مجاهده کند و عمل را ترک ننماید و به همان اخلاص سابقش برگردد. راهش هم تفکر و تعقل در عاقبت ریا و نیز توجه و تدبر در روایاتی است که در این زمینه آمده است تا به سلامت، عمل را به پایان برساند. ریشه و انگیزه ریا: اصل و ریشه ریا، دوستی دنیا، فراموشی آخرت، تفکر کافی نداشتن در آنچه نزد خداست (که باقی می ماند) و تأمل شایسته نکردن در آفات دنیا و عظمت نعمتهای اخروی است. درمان علمی ریا: «اخلاص» (که حالت سلامتی از مرض ریا می باشد) آن است که ظاهر و باطن انسان یکی باشد. به کسی گفته شد: کار تو آشکار باشد. پرسید: چگونه آشکار باشد؟ گفت: کاری انجام بده که اگر مردم مطلع شدند، از آن شرم نکنی.
3- (3)) - الکافی: 295/2، باب الریاء، حدیث 8؛ «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِی یَنْشَطُ إِذَا رَأَی النَّاسَ وَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ أَنْ یُحْمَدَ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ.» شرح نهج البلاغه: 180/2؛ «قال علی علیه السلام : لِلمُرائی أربَعُ علاماتٍ: یَکسَلُ إذا کانَ وَحدَهُ، ویَنشَطُ إذا کانَ فی الناسِ، ویَزِیدُ فی العَمَلِ إذا اثنِیَ علَیهِ ، ویَنقُصُ مِنهُ إذا لَم یُثْنَ علَیهِ.» بحار الأنوار: 122/1، باب 4، حدیث 11؛ «قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله وَ أَمَّا عَلَامَهُ الْمُرَائِی فَأَرْبَعَهٌ یَحْرِصُ فِی الْعَمَلِ لِلَّهِ إِذَا کَانَ عِنْدَهُ أَحَدٌ وَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یَحْرِصُ فِی کُلِّ أَمْرِهِ عَلَی الْمَحْمَدَهِ وَ یُحْسِنُ سَمْتَهُ بِجُهْدِه.»

شدن مجلس مهمانی، آخر شب به خانه آمد. دید پسرش بیدار است. گفت: شام بردار بیاور، پسرش گفت: مگر در خانۀ شاه میهمان نبودی؟ گفت: چرا، گفت: مگر آنجا شام ندادند؟ گفت: مفصل. گفت: مگر نخوردی؟ گفت: نه، گفت: پس تو در آنجا چه چیزی خوردی؟ گفت: ذره ای نان و سبزی. به او گفت: پدر! تا نمرده ای، عبادات تمام دورۀ عمرت را قضا کن، چون تو شام نخوردی که همه بگویند: عجب آدم زاهدی است، برای این که از تو تعریف کنند، پس معلوم می شود اعمال تو مریضی ریا گرفته و هنوز صاف و پاک نشده ای.

اما اهل تقوا، در آشکار عادی تر از خلوت هستند، نه این که یک خلوت دیگری داشته باشند و آشکار دیگری. کارهایی که برای بندگان خدا می کنند، بیشتر به صورت ناشناخته می کنند و مردم نمی فهمند که این کار از او بوده است.

دوری اهل تقوا از آشکار شدن عمل

امام جمعه ای برای من می گفت:

در شهر ما شخص ثروتمند و خیری زندگی می کند البته خود آن خیر قبول نمی کند، والا من حاضر بودم در خطبه های نماز جمعه اعلام کنم و اسم او را بگویم، ولی او نگذاشت. می گفت: بیشتر کارهای خیری که من در این شهر می کنم، قسمت عمدۀ پول و جنسش را او می دهد. گفت: جلسه که می گیریم، دعوت می کنیم، برای معلولین، ایتام، جهیزیه، مستحق ها، او اغلب نمی آید. اگر هم بیاید، در کاغذی که پخش می کنند که هر کسی مبلغی را متعهد می شود، چیزی نمی نویسد. بسیار هم افراد موّجه این شهر به من گفته اند. حاج آقا! این شخص اگر بخواهد مشکل ایتام، معلولین و جهیزیه را حل کند، چهل درصدش را می تواند حل کند. اما بخیل است.

ولی این امام جمعه به من می گفت: آنها می گویند چهل درصد، ولی من این چند سالی که در این شهر هستم، شصت درصد مشکلات را با پول او حل کردم، ولی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه