تربیت از دیدگاه قرآن صفحه 114

صفحه 114

در زمینه استقامت دو چیز باید در مد نظر باشد: نخست آن که اندیشه ما و دانش مامحدود است، ولی دانش و علم الهی بی پایان، و دیگر آن که قدرت و توانایی ما نیزحدی دارد، ولی توانایی و قدرت خداوند نامحدود و مطلق است . پس نباید به دانش وقدرت خود متکی باشیم و اعتماد کنیم. به خدا تکیه داشته باشیم و از چیزی نهراسیم.اگربه قدرت او اعتمادکردیم،موسای تازه به دنیا آمده رادر جعبه ای چوبین درموج دریاحفظ می کند و مهرش را در دل فرعون می اندازد، وسپس او را به قدرت می رساند. درجنگ بدر 313نفر را با قوا و تواناییهای محدودی که دارند بر آن همه غلبه میدهد؛«کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ»(بقره/249)

پس وقتی به نامحدود تکیه کردیم، هم اندیشه تابناک می شود و هم قدرت پیدامی کنیم و هم اراده مان پولادین و محکم می گردد .

توحید ذاتی و توحید عبادی

اکنون قدری در باره عبادت صحبت کنیم، البته به اجمال، زیرا این مقام اجمال می طلبد.

نخستین چیزی که در مورد عبادت مطرح است «توحید در عبادت» است، یعنی همان طور که در باره ذات باری تعالی قائل به توحید هستیم، ولی می گوییم:همین قدرکه بگویی«الله»و به وجود او اقرار بکنی کافی نیست. اسلام به این مقدار اکتفا نکرده،بلکه می گوید: ابتدا باید باطلها را دور بریزی و بعد حق را اعتراف داشته باشی؛اول بگویی «لااله»وبعد «الا الله»و تاباطل راکنار نزنی وجارو نکنی اقرارت را قبول ندارم وازتو نمی پذیرم، زیرا که این مقدار را مشر کین هم قبول داشتند، چنان که قرآن حکایت می کند و می گوید: « «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ»(لقمان/35)و«وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَالشَّمْسَ

وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ » (عنکبوت / 61) ««وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ »(زخرف/87). آیات دیگری نیز در این باب هست و همه از این حکایت دارد که اگر از

مشرکین می پرسیدی کی آسمانها و زمین را آفریده، می گفتند : خدا و اگر می گفتی : کی اینها را آفریده و خورشید و ماه را مسخر ساخته؟ می گفتند : خدا و اگر می پرسیدی کی شماها را آفریده، می گفتند:خدا و در عین که او راخالق جهان می دانستند،بتها وخدایان خود رارب و مدبر عالم بحساب می آوردند.اما توحید میگوید: نه، باید باکلمه «لا اله» همه چیز را دور بریزی و بعد با «الا الله» خدای جهان آفرین را اثبات و اقرارکنی و او را هم خالق بدانی و هم رب و رازق . این در اعتقاد بود، در عبادت هم بایدهمین طور باشی. یعنی در عبادت هم باید موحد باشی و غیر خدا چیزی را عبادت نکنی

و سر در اطاعتش فرود نیاوری، و هیچ چیز در عبادتش شریک نباشد ؛ طاغوت نباشد،بت نباشد، پدر و مادر نباشد، رئیس و فرمانده و فرمانگذار نباشد، هوا نباشد، سودنباشد، تشفی نفس نباشد. اگر چنین شد معلوم است که روشنفکر هستی، آزاد هستی وتو را بشارت باد: « «وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَی فَبَشِّرْ عِبَادِالَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» (زمر/17 و 18)؛ یعنی کسانی که از عبادت طاغوت و ازباطلها اجتناب و به سوی خدا انابه کردند و برای او خاضع شدند، پس بشارت ده بندگانم را، آنانکه سخن را شنیدند و نیکوترین را پیروی کردند. در این دو آیه یکی ازمصادیق بندگی که شنیدن سخن و پیروی کردن از بهترین باشد مطرح شده که نه نمازاست و نه روزه و نه حج، گرچه نماز و روزه از مظاهر عبادت و روشنترین مصادیق آن است. اما اصل عبادت خضوع و خشوع برای خدا و اطاعت در جمیع جهات از اوست .

مطلب دیگری که مورد توجه است این که گفتن این که ما خدا را عبادت می کنیم کافی نیست، بلکه اول باید طاغوتها و غیر خدا را کنار زد و خود را از این مزاحم های

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه