تربیت از دیدگاه قرآن صفحه 47

صفحه 47

اما از دهانش در رفت، با امام در جماران صحبت می کرد. خطاب کرد به امام که توارحم الراحمینی. من منفجر شدم. ما امام را دوست داریم. هرچه دستور بدهد انجام می دهیم. ولی ارحم الراحمین بگوییم به امام؟ این اول خود باختگی است. به آن آقاتلفن زدم. گفتم : این چه بود که گفتید؟ ما به پیغمبر هم ارحم الراحمین نمی گوییم .پیغمبر راتعظیم می کنیم. تجلیل می کنیم ولی به او نمی گوییم ارحم الراحمین . شماچرا گفتید؟ گفت معذرت می خواهم. راست می گویی اشتباه کردم. من خطیب نبودم از دهانم در رفت . باز خوب است که مصفبود والا می خواست توجیه کند. جای توجیه نیست.

آن مقامی که از آن خداست اختصاص به خدا دارد، هیچ کس در آنجا راه ندارد. حتی به پیغمبر می فرماید :«وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ». این جهت را اگر ما یاد بگیریم چقدر اخلاقمان بالا می رود؟

چقدر عضمت نفسکه خدا داده ، اما آیه است. معلوم می شود؟ اما اگر نفهمیم مفت ازدست می دهیم. سعدی خیلی شعر زیبایی را در اینجا در حل این معنا بیان کرده

است :

زعهد پدر یاد دارم همی

که باران رحمت بر او هردمی

که در طفلی ام لوح و دفتر خرید

برایم یکی خاتم زر خرید

بدر کرد ناگه یکی مشتری

به خرمایی از دستم انگشتری

چو نشناسد انگشتری طفل خرد

به شیرینی ازوی توانند برد

توهم قیمت عمر نشناختی

که در عیش شیرین برانداختی

آیت الله کاشانی انسان راستین

اگر من بدانم، می توانیم سید حسن مدرس بشویم، می توانیم امام بشویم ،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه