برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات صفحه 160

صفحه 160

عمر خلیفه دوّم آمد، و گفت: من فتنه را دوست دارم! و از حق بیزارم! و به چیزی گواهی می دهم که هرگز ندیده ام! عمر عصبانی و ناراحت شد؛ او را به زندان افکند. این سخن به گوش علی علیه السلام رسید.

آن حضرت فرمود: ای عمر! زندان کردن این مرد ظلم است و تو مرتکب ستم شدی. عمر گفت: چرا؟ فرمود: تو حرف آن مرد را نفهمیدی؛ زیرا او مال و فرزند خود را دوست می دارد که خدا در یکی از آیات قرآن از آن تعبیر به «فتنه» کرده است: {إنَّما أَمْوالُکُمْ وَ اوّلادُکُمْ فِتْنَهٌ}((1)) او از مرگ بیزار است و در قرآن از آن تعبیر به «حق» شده {وَجاءَتْ سَکْرَهُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ}((2)) اما اینکه او گفته است، به چیزی گواهی می دهم که هرگز او را ندیده ام، یعنی او شهادت به یکتایی خداوندی می دهد که هرگز او را ندیده است. در اینجا عمر گفت: «لو لا علی لهلک عمر» اگر علی علیه السلام نبود، عمر هلاک می شد. سپس دستور داد آن مرد را آزاد کنند.

د) نشنیدن صدای ملائکه و محتضر

در این جا یک سؤال مهم در ذهن خطور می کند و آن این­که: چرا حاضران اطراف محتضر، صدای ملائکه و صحبت محتضر را نمی­شنوند. چرا زدن ملائکه را نمی­بینند و صدای آن را احساس نمی­کنند؟

جواب: در موضوع نشنیدن صدای ملائکه اشکالی وجود ندارد؛ زیرا


1- تغابن/ 15
2- ق/ 19
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه