سوشیانت منجی ایرانویج صفحه 165

صفحه 165

و همه آسیا در زیرِ یوغِ ستم خواهد رفت، و خاک تشنه از خونِ کشتارهای عظیم سیراب خواهد شد.

اما چون برافتد دوزخ برای پذیرایی او آماده خواهد بود.

او سرانجام، به دست قومی از همان خاندان که می خواهد نابود سازد،

به کلی نابود خواهد شد.

پس از آن که تنه ای برآورد، و دشمن انسان آن را به هلاکت رساند

درخت دیگری با دَه شاخه به جای خواهد گذاشت.

وی نیای جنگجوی نژاد ارغوانی پوش را خواهد کشت،

و چون آرس(1) به دست فرزندزادگان خود، نابود خواهد شد،

و

آن گاه شاخه طفیلی حکومت آغاز خواهد کرد. (2)

محققان و دانشمندان در تفسیر این پیشگویی عقاید مختلفی ابزار داشته اند: گروهی آن را اصلاً ایرانی می دانند و شخص اشاره شده را اسکندر گویند، و بعضی منشاء آن را یهودی و مربوط به آنتیوخوس چهارم ملقب به اپیفانس می دانند.

از این میان «بوست Bousset» تنها نظریه قابل قبول را ارائه می دهد که می گوید یک نویسنده یهودی، یک پیشگویی ایرانی کهنسالی را با افزودن سطرهای 396 تا 400 به صورتی که مناسب حال آنتیوخوس چهارم باشد، تغییر داده است. (3) باید گفت ظاهراً سیبولای ایرانی اندکی پس از پیروزی اسکندر سروده شده و نابودی نسل و نژاد اسکندر را به دست «آنهایی که می خواست نسل آنها را برافکند» پیشگویی می کند. این کلمات به عنوان

تعریف آرمان های اسکندر تنها درباره ایرانیان قابل اطلاق است زیرا اسکندر خود را رهاکننده و نجات دهنده

ممالک و ملت های تابعه هخامنشیان معرفی می کرد. (4)

سروش های غیبی هیستاسپ (پیشگویی گشتاسب)

در خلال دو قرن پیش از میلاد، مجموعه ای متشکل از پیش گویی هایی

برجا مانده، که با اسامی هیستاسپ Hystaspe یا کتاب هیستاسپ یا سروش های غیبی هیستاسپ و یا به شکل مشهور در زبان فارسی پیش گویی های گشتاسب نامیده می شود. این کتاب از ابتدا مورد توجه همگان بلکه صاحب اعتبار زیاد نیز بوده و تا دوره امپراطوری رومیان همه جا

خواهان و خواننده داشته است. مؤلفان متعدد مسیحی متذکر می شوند که همانند سی بیل ها

معتبر بوده و از یونانی به نثر لاتینی ترجمه شده بوده است. (5) در اثری منسوب به پولس رسول از قول او


1- . آرس: Ares، پسر زئوس و هرا، از نسل دوازده خدای بزرگ اولمپ به شمار رفته، اما در آیین یونان، آرس هرگز جایگاه مهمی نداشته است. وی ایزد جنگ رومیان است که او را با سیاره مارس یا مریخ (بهرام) یکی می دانند. آرس در اصل یک خدای تراکیایی بود. برای آگاهی بیشتر ر.ک: فرهنگ اساطیر یونان و رُم، ژوئل اسمیت، ترجمه شهلا برادران خسروشاهی، ص13%14؛ دانشنامه اساطیر یونان و روم، دیکسون کندی، ترجمه رقیه بهزادی، ص28%30.
2- . ر.ک: آیین شهریاری در شرق، ص48، یادداشت 17. مردی که در پیشگویی ذکر شده که همه آسیا را مسخر خویش می سازد، تنها در مورد اسکندر صادق است نه جانشینان او. آنتیوخوس بر جزیی از آسیا حکومت می کرد، هم چنین از آنتیوخوس درختی به جای نماند که دارای دَه شاخه باشد، یعنی از ذریه او ده تن شاه پدید نیامد در حالی که جانشینان اسکندر، که سلوکیان باشند، اگر از اسکندر تا آنتیوخوس چهارم بشماریم، دَه تن بوده اند. نیز میان تصویری که در این پیشگویی از اسکندر پرداخته شده، با آن چه در کتاب پهلوی ارداویرافنامه که از عهد ساسانی است، آمده قرابت و شباهتی وجود دارد. در ارداویرافنامه (قسمت اول، 1%7) اسکندر به صورت مردی کینه توز، ویرانگر و خونریز مجسم گشته که ایران را به باد غارت و تباهی می گیرد، و سرانجام خود نیز نابود می گردد و رهسپار جهنم (دوزخ) می شود (آیین شهریاری در شرق، ص13%14).
3- . ر.ک: آیین شهریاری در شرق، ص13.
4- . ر.ک: پس از اسکندر گجسته، ص479.
5- . ر.ک: پس از اسکندر گجسته، ص482. ویدن گرن می نویسد: «احتمالاً مکاشفه ایرانی را که زبانزد بود، تحت نام گشتاسب به یونانی برگردانده اند و یا آن که با یاری روایاتِ ایرانی، مکاشفه ای یونانی تنظیم کرده اند. بعدها پدر کلیسا، لاکتانتیوس (Lactantius)، این پیش گویی ها را در نهادهای الهی (Institutiones Divinae) آورده و ما تاکنون آنها را فقط از اثر لاکتانتیوس می شناسیم» (جهان معنوی ایرانی، ص203).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه