سوشیانت منجی ایرانویج صفحه 36

صفحه 36

48) نیز درباره این سه موعود شرحی مفصل نقل شده، اما شرحی که در صد در بندهش آمده مفصل تر و جامع است و تحول شفاهی روایت و تغییرات تازه آن را نیز به نیکی نشان می دهد.

هزاره اوشیدر

اندر دین پیداست که زراتشت اسفنتمان از نزدیک ایزدتعالی بیامد و گفت: ای دادار وهِ افزونی بعد از این، که باشد که بدین منزلت رسند که من رسیده ام و از تو چیزها نتوانند پرسیدن؟ ایزدتعالی گفت تا آن که اوشیدر سی ساله شود به نزدیک من بیاید و این دین دیگرباره از من پذیرد و هیچ کس به مناجات من نتواند رسیدن و سخن گفتن الا اوشیدر. و اکنون بباید دانستن آن گاه که زراتشت اسفنتمان انوشه روان باد، دین در جهان روابکرد، و آشکار. و دیگر به هفت کشور زمین برسید و مردمان بر دین استوار و بی گمان شدند. زراتشت برخاست که به ایران ویج شود. در مدت سه ماه با زن خویش نزدیکی کرد، هر بار که آن زن برخاستی و برفتی و چشمه آب هست از آن قُهستان (کوهستان) و آن را «کانفسه» خوانند و در آن آب نشستی و سر و تن بشستی و منی در آن آب بگمیختی.

دادار اورمزد نُه بیوَر و نُه هزار و نُه صد و نود و نُه [99999] فروهر اَشُوان بر آن منی موکل کرده است تا آن منی نگاه می دارند. چون هزاره زراتشت اسفنتمان برآید، جایی و کوهی است که آن جا را کوهِ خدا خوانند و قومی بسیار از جمله بهدینان آن جا نشسته اند و هر سال روز نوروز و چون مهر جان آید، آن مردمان دخترانِ خانه را بفرستند تا در آن آب نشینند. (1) چه، زراتشت اسفنتمان آن حال به ایشان گفته است که اوشیدر و اوشیدرماه و سیاوشانس از دختران شما پدیدار خواهند آمدن. و پس چون دختران در آن آب نشینند و سر بشویند، چون آن دختران بیایند، پدران و مادران ایشان را نگاه می دارند

تا آن گاه که وقت دَشتان و بی نمازی ایشان باشد. پس چون گاهِ اوشیدر و اوشیدرماه پدیدار آمدن باشد، دختران بر قاعده هر سال بروند و اندر آن آب نشینند. و دختری باشد که او را «نامی بُد»(2) باشد، و آن دختر از آن آب آبستن شود. - و چون دشتان باشد نیز دشتان شود، مادر داند - او را نگاه دارند تا نُه ماه برآید. پس اوشیدر از او بزاید. و چون سی ساله شود، به نزدیک اورمزد شود، و با ایزدتعالی همپرسگی کند. و ده شبانه روز خورشید در میان آسمان بایستد و فرونشود تا همه کس بدانند که کارِ نو پدیدار خواهد آمدن.

پس چون دین بپذیرد و بیاید به ایران شهر روا بکند و دیگرباره دین تازه شود. همچنان که در آن روزگار که کسی چیزی از کسی نیایش نکند یا گاهنبار نسازد او را به داور برند و باد اَفراه نمایند و مردم در راحت و ایمنی باشند. و چون تیرست (100) سال از روزگار اوشیدر بگذرد،


1- . درباره چگونگی انجام این مراسم در نوروز میان مردم سیستان و ساکن کنار دریاچه هامون، ر.ک: علی خوروش دیلمانی، جشن های باستانی ایران، ص30 به بعد؛ گاه شماری و جشن های ایران باستان، هاشم رضی، ص286- 288.
2- . پهلوی: نامیگ پد namig-pid، به معنای کسی که دارای پدرِ نام دار است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه