خطر مادی شدن دین صفحه 30

صفحه 30

حجابِ نظر او نگردند و در حد خود با آن حقایق متحد شود و جنبه ی بالقوه خود را با سیر باطنی به فعلیت برساند و بشود آنچه باید بشود.(1)

وقتی روشن شد جنس نفس ناطقه طوری است که می تواند در همه ی عوالم وجود حاضر باشد، پس کافی است حجاب هایی که مانع این حضور است برطرف گردد تا انسان در شرایطی قرار گیرد که صِرف توجه به عالم غیب، موجب اتحاد جان او با آن عالم گردد. همین که تعلقات انسان از عالم ماده کم شود و بتواند به عالَم بالا نظر کند، اتحادی بین نفس ناطقه ی او و آن عالم پدید می آید. برای تحقق این اتحاد و سیر به عوالم باطنی عالم اولاً: باید از طریق براهین عقلی و توجهات وَحیانی، اعتقاد پیدا کرد که چنین عالمی هست و دارای مراتب مخصوص به خود است، ثانیاً: از طریق رفع رذائل و محقق شدن در فضائل بتوان به آن عالَم نظر کرد.

ریشه ی وحدت و بقاء جامعه

اگر جان انسان از عالم غیب جدا شود از وحدت جدا شده و از آنجایی که وحدت همان بقاء و وجود است، پس به همان اندازه که انسان از سیر باطنی به سوی عالم غیب محروم شود از وحدت و بقاء محروم شده است. چون همان خدایی که وجود محض است و همه ی وجودات از وجود محضِ او ریشه می گیرد، هم او «اَحَد» است و ذاتی است عین وحدت، پس نبود وحدت برابر عدم است. لذا هر چه جامعه از خدا دور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه