- تداعی عرفی شدن فقه 1
- اشاره 1
- 1. توحید در تشریع 10
- 2. بازشناسی حکم الهی از حکم ولائی 11
- 3. مکتوب پیامبر اسلام در انواع دیه 13
- نقد: 15
- ورود این واژه ها در احکام مسلّم الهی 17
- دیه زن و فقیهان اهل سنت 23
- دیه زن و فقیهان شیعه 24
- ارزیابی دلیل اوّل 26
- شیوه زندگی غربی ملاک احکام اسلامی نیست 29
- نقد دلیل دوم 29
- تحلیل هر دو اصل 30
- نقد دلیل سوم 31
- دلیل چهارم نویسنده 31
- نقد اندیشه 33
- 4. دیه بر عاقله نوعی تعاون و مساعدت است 37
- آیا دیه بر عاقله بر خلاف آیه قرآنی است؟ 39
- ارزش یکسانی مکان ها 43
- ارزش یکسانی زمان ها 44
- اشاره 46
- 2. روایت کلینی به سند صحیح 50
- 1. روایت صدوق به سند صحیح 50
- تغلیظ دیه قتل در حرم امن الهی 53
- اشاره 53
- دیدگاه فقیهان اهل سنت در قتل در حرم 55
- قتل در حرم و تغلیظ دیه 55
- دیدگاه فقهای شیعه در قتل در حرم 56
- ارزش یابی نظر مخالف در نشست فقه پژوهشی 58
- نقد تضعیف روایات مربوط به قتل در ماه حرام و در حرم 60
- اشاره 62
- ریشه های سؤال نخست 63
- دیه بر عاقله، ربطی به ساختار زندگی ندارد 65
- چگونه فرد غیر مسئول، پیامد دیگری می پذیرد 68
- پاسخ پرسش دوم: 70
- روایه ظریف فی الدیات 81
- سوره مائده 111
- سوره نساء 111
- سوره توبه 111
- سوره بقره 111
- سوره نجم 112
- سوره مجادله 112
- سوره شوری 112
- سوره روم 112
- سوره قریش 112
- سوره یوسف 112
- سوره عنکبوت 112
و مسلماً هر دو یک روایت است و کلیب اسدی همان
کلیب بن معاویه است و وثاقت کلیب از دو راه ثابت می شود.
الف. شخصیت های بزرگی مانند صفوان و ابن ابی عمیر که فقط از اشخاص ثقه نقل می کنند در این مورد از کلیب نقل روایت کرده اند.
ب. کشی و کلینی به سند صحیح روایاتی نقل کرده اند که حاکی از وثاقت کلیب است که ما فقط به برخی از آنها اشاره می کنیم:
مردی به امام صادق(علیه السلام) گفت آیا می شود انسانی، شخصی
را دوست بدارد در حالی که او را ندیده باشد. امام فرمود: او من هستم زیرا کلیب صیداوی را دوست دارم، در حالی که او را ندیده ام.(1) البته بعدها کلیب صیداوی خدمت امام رسیده و خواسته هایی داشت و حضرت اجابت نمود.(2)
3. در برخی روایات به تغلیظ دیه اشاره شده اما کیفیت تغلیظ در آن نیامده است، کلینی به سند صحیح از زراره، و او از امام باقر(علیه السلام) نقل روایت می کند که مردی از وی سؤال کرد شخصی در
1- 1 . رجال کشی، ص 340.
2- 2 . کافی، ج5، ص 79; و معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج14، ص 112.