- اَلاِْهْداءِ 1
- روز جــــدايـــي 2
- كــوتــاهتــريـناستــدلال بــراي معــاد 3
- مقايســه زنــدگــي ايـن جهــان و آن جهـان 5
- اثبات معاد از طريق "حكمت آفرينش اين جهان" 6
- قـرآن و مسـأله معاد 6
- دلايل دو گانه معاد 8
- ابر و باران عامل حيات زميـن و رويـش گيـاهـان 11
- تطورات جنين يا رستاخيزهاي مكرر 11
- علل سهگانه ترس انسان از مرگ 14
- انكار معاد، بهانهاي براي هوسراني 17
- انحـــراف در دنيــا، سقــوط در آخــــــرت 18
- مقـــايسه كنيــد، نتيجــه بگيـريـــد 20
- « محكمهوجدان » يا « قيامتصغري » 23
- شباهتهايپنجگانه دادگاه "وجدان" با دادگاه "رستاخيز" 24
- معاد روز پايانگرفتن اختلافها است 26
- نامهاي قيامت در قرآن مجيد 27
- انسـان بهتـريـن داور خــويــش است 29
- قيـامت و وجـدان مـلامتگـر 30
- روز قيامت اعمال مردم تجسم عيني مييابد 32
- منظــور از روح در آيــه شـريفـه چيست؟ 36
- در قيامت مجازات با جرم تناسب كامل دارد 36
- نـامـــه اعمـــال 40
- لقــاءُ اللّه چيست ؟ 42
- تــوزين اعمــال در قيــامت 44
- معاد جسماني 46
- قيــامت و انگشت نگاري 48
- رستگاري بزرگ تقواپيشگان 50
- بهشــــــت و دوزخ 55
- سرنوشت تكاندهنده سركشان و ظالمان در قيامت 56
- استقـرار طـولاني خــودكامگـان در دوزخ 58
- راز سقـــــــوط بـه دوزخ 61
- لباسهاي زينتي در جهان ديگر 63
- ايمانبهمعاد و نقش آن درتربيت انسانها 64
- او مالك و حاكم بر همه چيز است 66
- بازتاب معاد در زندگي انسانها 67
- «كتابنامه» 70
به يقين براي پرواپيشگان كاميابي [و رستگـــاري بزرگي [است:(2)
لباسهاي زينتي در جهان ديگر
اين سؤال ممكن است براي بسياري پيدا شود كه خداوند در قـرآن مجيـد از زرق
1- 31 / نباء .
2- تفسيربيان 30 جلدي، دكترمحمدبيستوني، انتشارات فراهاني، جلد 30 صفحه 86 تا 87 .
«» (115)
و برق دنيا نكوهش كرده ، ولي وعده اينگونه چيزها را به مؤمنان در آن جهان ميدهد، زينتآلات طلا، پارچههايابريشمين، اريكهها و تختهاي زيبا و مانند آن.
در پاسخ اين سؤال قبلاً توجه به اين نكته را لازم ميدانيم كه ما هرگز مانند توجيهگراني كه همه اين الفاظ را كنايه از مفاهيم معنوي ميدانند اين گونه آيات را تفسير نميكنيم ، چرا كه از خود قرآن آموختهايم كه معاد هم جنبه « روحاني » دارد هم « جسماني » و به اين ترتيب لذات آن جهان بايد در هر دو بخش باشد كه البته بدون شك لذات روحانيش قابل مقايسه بالذات جسماني نيست .
ولي در عين حال اين حقيقت را نميتوان كتمان كرد كه ما از نعمتهاي آن جهان شبحي از دور ميبينيم و سخناني به اشاره ميشنويم ، چرا كه آن جهان نسبت به اين عالم همچون اين دنيا است نسبت به شكم مادر و حالت جنيني ، همانگونه كه « مادر » اگر بتواند رابطهاي با جنين خود برقرار كند جز با اشاراتنميتواند زيبائيهاي ايندنيا را ، آفتابدرخشان ، ماه تابان ، چشمهسارها ، باغها و گلها و مانند آن را براي كودكي كه در شكم او است بيان كند ، چرا كه الفاظ كافي براي بيان اين مفاهيم كه كودكش بتواند آن را درك كند در اختيار ندارد ، همچنين نعمتهايمادي و معنويقيامت را براي ما محاصره شدگان در رحم دنيا بازگو كردن آن هم به طــور كـامل ممكـن نيست .
(116) «»