- پیشگفتار 1
- مقدمه 3
- اشاره 6
- بخش اول: حیات و مرگ 6
- حیات و مرگ در روایات 7
- تلاش شیطان برای ربودن ایمان در دم مرگ (فلسفه شهادتین) 9
- راه حل های ارائه شده در روایات و سخن بزرگان: 11
- رویدادها ی هنگام مرگ 13
- 1.حضور فرشتگان 13
- 2.حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) 14
- 3.حضور چهارده معصوم (علیهم السلام) 17
- 4.وداع اعضاء بدن با همدیگر 18
- 5.شنیده شدن بعضی نداها 18
- سخت ترین حالت برای مجرم 19
- عذاب قبر، فشار قبر 24
- 1.نماز بی وضو _ عدم یاری ضعفا 27
- علل عذاب قبر 27
- 2.سخن چینی 28
- 3.غیبت 29
- 4.عدم اجتناب از بول 29
- 5.دوری کردن از همسر 30
- 6.سستی در نماز 30
- 9.بد اخلاقی 31
- 7.کفّاره تضییع نعمتها 31
- 8.سخت گیر بودن و دیر راضی شدن 31
- 10.ضد ولایت بودن _ هر چند فقط در مورد یک امام باشد 33
- 12.عدم برآوردن حاجت مؤمن 34
- 11.از روی غفلت خنده های مستانه کردن 34
- عوامل رافع عذاب قبر 36
- حقیقت فشار قبر 36
- سوغاتی های مرگ 53
- توبه از گناهان 55
- با حقیقت نمی شود شوخی کرد 56
- کی به زیارت مردگانمان برویم؟ 58
- کی مرده به زیارت می آید؟ 59
- برزخ 62
- چرا بدن نمی پوسد؟ 64
- بدن برزخی 68
- آیا می فهمد مرده است؟ 69
- مهمانی های برزخ 70
- پاره ای از تجسمات مردم در برزخ 71
- روایات 78
- برهوت 80
- بخش دوم: احتضار 81
- اشاره 81
- احتضار 82
- پس اندازی برای لحظه احتضار و شب اول قبر خودمان 86
- عوامل راحت جان دادن 88
- برخی از عوامل سخت جان دادن 88
- کفن 94
- غسل میّت 97
- حنوط 97
- غسل مسّ میّت 101
- نماز میّت 102
- فرشتگان و نماز بر میّت 104
- تشییع 105
- دفن 107
- قبرستان 115
- آنچه باید در قبرستان رعایت شود 118
- بخش سوم: گذری به برزخ 120
- اشاره 120
- گذری به برزخ 121
- بهشت 126
- اشاره 127
- بخش چهارم: آری، به راستی می شود زیبا مرد 127
- امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» 129
- شهید محراب آیه الله مدنی 131
- آیه الله صالحی مازندرانی 132
- شیخ بهائی 133
- شهید دستغیب 134
- شهید شیخ عبدالله میثمی 136
- آیه الله شیخ حسنعلی نخودکی 138
- آیه الله سید علی قاضی 140
- آیه الله بهاءالدینی 141
- حکیم هیدجی 144
- شیخ مرتضی طالقانی 145
- شهید ثالث ملا محمدتقی برغانی قزوینی 147
- فهرست منابع 150
علت را جویا شدند؟ فرمودند: «ده هزار فرشته برای تشییع جنازه او آمده اند، برای آن ها جا باز کردم.» وقتی غسل به پایان رسید جنازه را حنوط و کفن کرده و به سوی قبرستان بقیع حمل نمودند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با پ_ای ب_رهنه و ب_دون رداء، بدن سعد را تشییع می کرد، گاهی طرف راست و گاهی جانب چپ تابوت او را می گرفت تا سرانجام پیکر سعد را کنار قبر بر زمین گذاشتند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داخل قبر شد و برای سعد، لحد معین کرد و او را در لحد گذاشت. خشت ها را یکی یکی پهلوی هم چید و فرمودند: سنگ و گل بدهید و با آنها میان خشت ها را پر کرد.
وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از کار خود فارغ شد، مردم روی بدن «سعد» خاک ریختند و قبر را پر کردند. این کار با دقت و استحکام انجام شد و حضرت فرمودند: می دانم که حرکت و تلاش ما به سوی دیار نیستی و قبر است و نیز می دانم که پوسیدگی به این قبر می رسد، لیکن پروردگار دوست دارد بنده خدا وقتی کاری انجام می دهد، آن را مستحکم و درست به انجام رساند.
پس از آنکه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چون از تسویه قبر فارغ شد و مردم خاک بر آن ریختند، مادر «سعد» گفت: ای «سعد»! بهشتی که بدان داخل می شوی، بر تو گوارا باد.
حضرت نگاهی به او کرده فرمودند: ای مادر سعد! حکم جَزمی بر خدا نکن، چون الآن قبر، بدن «سعد» را به سختی فشار داد!
مردم به همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از اتمام اعمال، مراجعت کردند، آنجا بود که برخی سؤال کردند: یا رسول الله! ما امروز درباره سعد کارهایی از