نوجوان و معاد صفحه 166

صفحه 166

عمق جهنم سقوط می کند...»

امام صادق علیه السلام که آثار سخنان خود را بر چهره ابوبصیر می دید، نخواست بیش از این ادامه دهد. در پایان، به او فرمود: «ای ابوبصیر! آیا آنچه گفتم کافی بود؟»

ابوبصیر نفس عمیقی کشید و گفت: «آری! کافی بود، کافی بود».(1)

حرکت جهنّم

حرکت جهنّم

فرشته وحی فرود آمد و این آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد: «و در آن روز، جهنم را حاضر کنند (آری) در آن روز انسان متذکر می شود، امّا چه فایده که این تذکر بر او سودی ندارد.»

این آیه تهدیدآمیز، پیامبر صلی الله علیه و آله را غمگین کرد رنگ از رخسارش پرید. یاران پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که متوجه این تغییر حالت پیامبر صلی الله علیه و آله شدند، با نگرانی سراغ امام علی علیه السلام آمدند و ماجرا را به او گفتند.

علی علیه السلام با عجله خود را به مکانی که پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا بود رساند... نزدیک آمد و میان دو شانه پیامبر صلی الله علیه و آله را بوسه زد و فرمود: «ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، چه حادثه ای رخ داده؟»

_ برادرم جبرئیل آمد و این آیه را بر من تلاوت کرد.

و آیه را برای ایشان تلاوت کرد.

علی علیه السلام پرسید: «جهنم را چگونه حاضر می کنند؟»

_ به کمک هفتاد هزار فرشته آن را حاضر می کنند. من مقابل جهنم قرار می گیرم، جهنم می گوید: ای محمّد! با تو کاری ندارم. گوشت تو بر من حرام


1- بحارالانوار، ج 8، ص 280.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه