نوجوان و معاد صفحه 82

صفحه 82

می گذارند، در همان ابتدا، فرزند، عمل و مالش در برابر او به شکل و صورتی ظاهر می شوند. او به اعمال نیک خود نگاه می کند و می گوید: «به خدا قسم، در دنیا به تو میل و رغبتی نداشتم. انجام تو برای من دشوار بود، حال به من بگو که درنزد تو چه جایگاهی دارم؟»

_ من مونس قبر و تنهایی تو هستم و تا روز قیامت پیوسته با توام تا آن زمان که با یکدیگر در پیشگاه عدل خداوند قرار بگیریم.

پس اگر تو ای انسان! خداوند را رفیق و یار خویش قرار دهی، در آن روز این دوستی و نزدیکی به پروردگارت با زیباترین لباس ها و نیکوترین صورت جلوه می کند و تو را چنین مورد خطاب قرار می دهد: «من تو را به آسایش و نعمت های بهشتی بشارت می دهم و مقدم تو را به آن گرامی می دارم.»

_ تو کیستی؟

_ من آن عمل نیک تو هستم که در دنیا انجام دادی و به بهشت فرستادی.(1)

گفت وگوی مؤمنان در قبر

گفت وگوی مؤمنان در قبر

تاریکی از آسمان کوفه، کم کم رخت برمی بست و هوا روشن می شد. رفت و آمد در کوچه های غم گرفته این شهر، کم و بیش دیده می شد. عده ای نیز هنوز در خانه بودند و برای کار روزانه، هنوز بیرون نیامده بودند.

«اصبغ بن نباته»، لباس نظامی اش را پوشید و از خانه بیرون آمد. در بین راه به «قنبر» که باهم از قبل قرار داشتند، رسید. پس از سلام و احوال پرسی،


1- تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 228.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه