- پیشگفتار 1
- اشاره 7
- دلایل وجود حساب و کتاب پس از مرگ 9
- دلایل تجرد روح 11
- نگرانی از مرگ و دلایل آن 15
- تصور صحیح از مرگ 16
- ماهیت مرگ 18
- سکرات مرگ 19
- تلاش شیطان در سکرات 24
- قبض روح و تناسب آن با مُتَوَفّی 25
- نظام «إنّا للهِ وَ إنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» 28
- اشاره 32
- سیر به سوی لقاء 34
- تفاوت در لقاء الهی 35
- بدن اخروی؛ صورت کامل تر بدن دنیوی است 37
- تکامل در برزخ 42
- چگونگی گذراندن برزخ ها 43
- مرگ، یا تحول بزرگ تکاملی 45
- مبنای حرکت در عوالم اُخروی 46
- ادامه راه ضلالت و راه هدایت در آخرت، یکی نیست 50
- برزخ یا اولین عالم در برگشت انسان به سوی حق 51
- رابطه قبر برزخی با قبر خاکی 56
- فلسفه تلقین 58
- تفاوت افراد در فشار قبر 61
- معنی حقیقی قبر 63
- نقش عمل در تثبیت عقاید 66
- سؤال قبر، عامل تثبیت عقاید 67
- بهشت برزخی؛ باب بهشت موعود 73
- مرگ و ظهور ملکات 77
- تجسم عقاید و اعمال در برزخ 78
- عالم برزخ، شروع بیداری است 79
- فشار قبر، شروع سیر کمالی مؤمن 81
- تمثل و تجسّم اوصاف و اعمال در برزخ 84
- چهره دنیوی اعمال 86
- صورت باطنی اعمال از نظر قرآن 92
- تمثل برزخی نماز، زکات، روزه، حج، خدمت به مؤمنین و ولایت 94
- آنچه در دنیا درونی است، در برزخ و قیامت بیرونی است 98
- دلیل فلسفی جسمانی بودن عقاید و اعمال 99
- تمثّل عقایدِ حق و عقاید باطل 103
- «زمان» در برزخ 106
- غیر قابل توصیف بودن برزخ 111
- مشاهده برزخ و برزخیان 116
- گذر از برزخ ها، در دنیا 119
- اهمیت یاد اموات 125
- اشاره 133
- علائم پیش از وقوع قیامت 134
- نفخ صور اول 138
- چگونگی بدن اُخروی 150
- حقیقت بهشت و جهنم 153
- به سوی لقاء حق 157
- نامه اعمال 159
- موقف حساب؛ بستری برای رهایی از آثار گناهان و تعلقات 165
- موقف صراط 169
- حشر دسته جمعی انسان ها 174
- معنی بهشت 176
- ارتباط دو جهان 183
- عینیت یا مثلیت؟ 191
بر اساس محاسبات اهل دنیا بدانی چه مدتی در عالم بعد از مرگ هستی، بدان مدت صد سال است.
غیر قابل توصیف بودن برزخ
در سوره یس آیه26، داستان آن انسان پاکی را می آورد که چون وارد برزخ شد گفت: ای کاش قوم من می دانستند که چگونه خداوند مرا مورد مغفرت خود قرار داد و مرا بزرگ داشت. « قیلَََََ ادْخُلِ الْجَنَّهَ، قالَ یالَیْتَ قَومی یَعلَمُونَ بِما غَفَرَلی رَبّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ».
این آیه می رساند آن قدر عالم برزخ برای مؤمنین واقعی زیباست وآن قدر وضعشان در آن عالم خوب است که آرزو می کنند ای کاش بقیه هم این را می دانستند، به طوری که وقتی با آن عالم روبه رو می شوند متوجه آن همه وصفی که توسط پیامبران از برزخ شده بود می گردند؛ بدون آن که در وصف پیامبران نقصی باشد، ولی این قدر عجیب است که در الفاظ نمی گنجد.
از همین نظر است که مؤمنین، بعد از مرگ و ورود به برزخ وبا برخورداری از حیات سعید برزخی وبا قرارگرفتن در یک سعه خاص و فوق تصور، حیات دنیوی را جز یک زندان تنگ نمی بینند و به همین جهت هم هست که امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
«اِنَّ الْمُؤمنَ لَیقالُ لِروحِهِ وَ هُوَ یغَسَّل: اَیَسُرُّکَ اَنْ تُرَدَّ اِلی الْجَسَد الّذی کُنْتَ فیه؟ فَیَقُولُ: ما اَصْنَعُ بِالْبَلاءِ وَ الْخُسْرانِ وَ الْغَمِّ».(1)