- به عنوان پیشگفتار 1
- اشاره 10
- انگیزه نگارش 11
- پدر، مادر، کودکی 13
- خصوصیات اخلاقی 14
- شوق وافر به اهل بیت رسالت علیهم السلام 15
- تحصیلات 22
- تلاش وی در تبلیغ 30
- تألیفات 33
- پیرامون کتاب حاضر 41
- چند تذکر 44
- منابع و مصادر کتاب «منازل الآخره» 47
- کتب شرح حال مؤلف 50
- اشاره 61
- عَقَبه اوّل: سَکَراتِ مَوْت و شدّتِ جان کندن است 61
- عَقَبه دوّم: عَدیله عِندَ المَوت است 69
- عقبه اول: وحشت قبر است 79
- توضیح 79
- عَقَبه دوم: ضَغطه و فشار قبر 85
- اشاره 102
- حکایت 107
- حکایت 113
- حکایت 115
- حکایت 117
- توضیح 143
- اما اخبار در فضل صلوات 144
- و اما روایات در حُسنِ خُلق پس چنین است 149
- حکایت اول 157
- حکایت دوم 159
- حکایت سوم 162
- اشاره 193
- قصه اول 199
- در ذکر قِصَصِ خائفان 199
- قصه دوم 201
- قصه سوم 208
- قصه چهارم 209
- قصه پنجم 210
- قصه ششم 213
- مَثَلِ اول 215
- مَثَلِ دوم 220
- مَثَلِ سوم 224
- مَثَلِ چهارم 231
- مَثَلِ پنجم 238
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
«وَ اللَّهِ لَدُنْیاکُمْ هذِه اَهْوَنُ فی عَیْنی مِنْ عِراقِ خِنْزیرٍ فی یَدِ مَجْزُومٍ».
«به خدا سوگند که این دنیای شما خوارتر است در دیدگان من از استخوان بی گوشت خوکی که باشد در دست صاحبِ جُذام»(1)
و این نهایت تحقیر است از دنیا. چه استخوان از هر چیزِ بی قدری خوارتر است، خصوص اگر از خوک باشد، و خصوص اگر در دست مجذوم باشد که در این حال هیچ چیز از آن پلیدتر نیست.
مَثَلِ چهارم
برای اشخاصی است که عمری به نعمت حق تعالی گذرانیده اند، چون مقام امتحان و ابتلاء آنها شد، کفرانِ نِعَم کرده و رو از مُنعِمِ حقیقی تافتند و به سوی غیر خدا شتافتند و مرتکب شدند آنچه راکه شایسته آنها نبود.
و این مَثَل را شَیخُنَا البَهائی در کشکول ذکر نموده و آن را به نظم درآورده و ما در اینجا اکتفا به همان نظم شریف نموده و آن را از کشکول نقل می نماییم قال رحمه الله:
عابدی در کوهِ لبنان بُد مقیم
در بُنِ غاری چو اصحاب رقیم
روی دل از غیر حق برتافته
گَنج عزّت را ز عزلت یافته
1- 377. نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 228.