- 1-آداب دعا 8
- انگیزه سازی 8
- اقناع اندیشه 9
- پرورش احساس 10
- رفتارسازی 12
- روضه 14
- 2-دعا 17
- انگیزه سازی 17
- اقناع اندیشه 18
- پرورش احساس 20
- رفتارسازی 23
- روضه 24
- انگیزه سازی 27
- 3-ولایت امیرالمومنین علیه السّلام و پاسخ به شبهات 27
- اقناع اندیشه 30
- پرورش احساس 32
- رفتار سازی 33
- روضه 34
- انگیزه سازی 37
- 4-معرفت به امام (ویژگی ائمه علیهم السلام: علم) 37
- اقناع اندیشه 38
- پرورش احساس 41
- رفتار سازی 43
- روضه 44
- انگیزه سازی 47
- 5-امام زمان و شب قدر 47
- اقناع اندیشه 48
- تحریک احساس 50
- روضه 54
- 6-حب اهل بیت علیهم السلام ،آثار و برکات ، ایجاد محبت در فرزندان 57
- انگیزه سازی 57
- اقناع اندیشه 58
- پرورش احساس 60
- رفتار سازی 62
- روضه 64
- انگیزه سازی 66
- 7-اطاعت از اهل بیت علیهم السلام ، شیعه و ویژگی ها 66
- اقناع سازی 68
- پرورش احساس 69
- رفتار سازی 71
- روضه 73
- انگیزه سازی 75
- 8-دفاع از شیعه (1. پاسخ به شبهات وهابیت-زیارت) 75
- اقناع اندیشه 76
- پرورش احساس 80
- روضه 83
- رفتار سازی 83
- 9-دفاع از شیعه (2. پاسخ به شبهات وهابیت- توسل) 85
- انگیزه سازی 85
- اقناع اندیشه 86
- پرورش احساس 89
- رفتار سازی 92
- روضه 93
- انگیزه سازی 95
- 10-مقام شیعه در قیامت 95
- اقناع اندیشه 96
- پرورش احساس 98
- رفتار سازی 101
- روضه 102
- انگیزه سازی 105
- 11-شیعه و آخر الزمان و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه 105
- اقناع اندیشه 106
- پرورش احساس 107
- رفتار سازی 110
- روضه 112
- انگیزه سازی 115
- 12-رجعت و بازگش امامان و شیعیانشان و حکومت صالحان در زمین 115
- اقناع اندیشه 116
- پرورش احساس 119
- رفتار سازی 121
- روضه 123
- انگیزه سازی 125
- 13-عید فطر و حفظ دستاوردهای ماه مبارک رمضان 125
- اقناع اندیشه 126
- پرورش احساس 127
- رفتار سازی 129
- فهرست تفصیلی 133
1- الکافی، ج 2، باب تسمیه الحاجه فی الدعاء، ص466.
2- الکافی، ج 2، باب تسمیه الحاجه فی الدعاء، ص 476.
او شب و روز این جمله را تکرار می کرد: «خداوندا، تو بنده من هستی و من پروردگار توام!» هر گاه این جمله از دهانِ او خارج می شد، غلغله ای در آسمان ها و در ملکوت اعلی می افتاد و فرشتگان از گستاخی این مرد به لرزه می افتادند. تا این که جبرئیل نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) رفت و عرض کرد: «ای پیامبر خدا! به آن مرد عامی جمله ای فرموده ای
که از معنی آن اطّلاعی ندارد و آن را طوری بیان می کند که کفر می باشد.» به دستورپیامبر(صلی الله علیه و آله)، آن مرد را حاضر کردند. پیامبر از وی پرسید: «دعایی را که به تو آموختم، چگونه
بیان می کنی؟» مرد عرض کرد: «از تعلیم شما بسیار شاد و خرسند می باشم و هر وقت این جمله را بیان می کنم، منتظرِ ثواب آن هستم.» سپس جمله اش را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله)صلی الله علیه و آله تکرار کرد. حضرت فرمود: «تو عکس آن چیزی را که من به تو آموخته ام بیان می داری. زنهار! بعد از این، چنین مگو که کافر می شوی.»
مرد بسیار غمگین و دل شکسته گردید و عرض کرد: «ای رسول خدا! مدّتی ندانسته کفر گفته ام، اکنون بفرمائید چگونه گذشته را جبران کنم؟» جبرئیل از طرف خداوند نازل
شد و عرض کرد: «یا رسول الله! خداوند فرموده است:
«اگر غلط بر بنده من رواست، بر من روا نیست. من به دلِ بنده نگاه می کنم نه بر زبان او. اگر بنده ای بر زبانش سهوی جاری شود، ولی دلِ او پر ایمان باشد، ما خطایِ او را صواب به حساب می آوریم.»(1).