- اشاره 1
- سخنی کوتاه از کتاب و مؤلف آن 1
- نشو و نما 2
- والد مؤلف 2
- زهد و دوری از دنیا 3
- نفوذ کلام 4
- حزم نفس و ملکات اخلاقی 6
- پیروزی بر هوای نفس 8
- عرفان و حق پرستی 9
- تحصیلات 10
- مؤلف کتاب 10
- کبش کتیبه از دست رفت 10
- عزیمت به عراق 11
- بازگشت به مشهد 11
- استاد فقه و معارف 12
- تعهّد در وعظ و تبلیغ 14
- مشایخ اجازه حدیث 15
- داستانی شنیدنی 19
- زهد و معارف مؤلف 20
- مقدمه چاپ دوم 25
- اشاره 25
- نام قرآن 26
- نامهای دیگر قرآن 27
- ریشه و صفات قرآن 27
- معنای وحی 29
- کیفیت نزول قرآن 30
- جمع آوری قرآن 33
- لغت و لهجه قرآن 36
- تقسیمات قرآن 36
- پیدایش خط 38
- خطّ قرآن 40
- دشواری در خواندن قرآن 41
- نخستین اعرابگذاری 41
- راه شناسایی آیه 44
- بسم اللّه آیه است یا جزء سوره؟ 45
- نخستین و آخرین آیات 46
- آخرین آیه 47
- علت اختلاف در تعداد آیات 47
- مطالب آیات 49
- شماره کلمات و حروف 49
- کوتاهترین و بلندترین آیه 49
- ترتیب آیات در سورهها 50
- بخش اول قرآن 51
- اشاره 51
- شناخت قرآن به قرآن 53
- دو گواه بر انسان 58
- کور دلی موجب گمراهی است 59
- ابو جهل و مبارزه قدرت 62
- شناخت قرآن از دیدگاه امامان 63
- عقل از دیدگاه قرآن 67
- شناخت عقل 67
- عقل از دیدگاه فلاسفه 68
- عقل از دیدگاه پیشوایان دین 70
- هدایت قرآن از دیدگاه عقل 72
- گواهی از تاریخ 77
- ولید بن مغیره و قرآن 82
- معجزه و اعجاز قرآن 85
- تحدّی قرآن به بلاغت 91
- تأیید بر تحدّی لفظی قرآن 93
- تحدّی قرآن به اخبار غیب 96
- تحدّی قرآن به عدم اختلاف 98
- بخش دوم هستی آفرین در قرآن 104
- اشاره 104
- نقش تابلوهای آفرینش 107
- علم پروردگار از نظر قرآن 108
- قدرت آفریدگار از نظر قرآن 111
- حکمت پروردگار از نظر قرآن 112
- اراده پروردگار از دیدگاه قرآن 118
- اراده غیر از علم است 119
- یکتایی آفریدگار جهان از نظر قرآن 120
- فعل خداوند از دیدگاه فلاسفه 131
- فعل خدا از دیدگاه صوفیّه 132
- مقدّمه 135
- فصل اول سیری کوتاه در نظریات فلاسفه و نقد آن 135
- بخش سوّم چشم اندازی کوتاه به نظریات فلاسفه و صوفیه در خداشناسی و نقد آن 135
- چشم اندازی به فلسفه مادّی 137
- پاسخ به مادّیون 140
- تابلو متحرک 142
- پس این همه تدبیر از کجاست؟ 142
- نادره روزگار 144
- ارشاد عقلی 145
- داوری 145
- انتخاب طبیعی نادرست است 149
- فلاماریون و چشماندازی به طبیعت 151
- دورانهای تاریخ فلسفه 152
- اشاره 152
- دوران نخستین 153
- اشاره 153
- اوپانیشادهای کهن 153
- ظهور مهاویرا و بودا 154
- زرتشت (600- 1000 ق م) 155
- فلسفه در یونان 156
- دانایان هفتگانه 156
- تحلیلی از دوران اول 158
- دوره استدلال جزمی 159
- دوره تمثیل 159
- تحوّل فکر بشر 160
- علل پیدایش استدلالهای گوناگون 160
- دوران دوم تاریخ فلسفه 161
- اشاره 161
- سقراط (469 ق م) 162
- افلاطون (427 ق م) 162
- ارسطو (384 ق م) 164
- دوران سوم تاریخ فلسفه 164
- اشاره 164
- فلسفه در اسلام 166
- چهره اندیشه در اسلام 167
- قرون وسطی 167
- دوران چهارم تاریخ فلسفه 168
- تحوّل فلسفه در عقاید نتیجه بخش نیست 174
- لغزش فلاسفه در برخی امور 180
- تضادّ قرآن و روایات با مطالب فلاسفه 184
- مباحث کلامی و فلسفی در اسلام 186
- پیدایش معتزله و اشاعره 190
- فصل دوم نگاهی کوتاه به آراء عرفا و متصوّفه در اسلام 196
- اشاره 196
- معنای صوفی و تعریف تصوّف 197
- نظریات درباره پیدایش تصوّف 198
- تاریخ پیدایش تصوّف 201
- تصوّف در قرن سوم و چهارم 203
- تأثیر مسیحیّت در تصوّف 209
- تأثیر فلسفه نوافلاطونی 210
- تأثیرات آیین بودایی و مانوی 212
- تصوّف در قرن پنجم و ششم 212
- تصوّف در قرن هفتم 216
- تصوّف در قرن هشتم و نهم 218
- تصوّف در قرن دهم 221
- نظر محققان درباره تصوّف 223
- نقدی بر نظریه آقای سعید نفیسی 227
- 1) وحدت وجود 231
- روش صوفیه حق نیست 231
- اشاره 231
- اشاره 231
- عبادت خدا در چهره گوساله 235
- مخالفت قرآن با این روش 241
- گفتار پیشوایان دین در تنزیه خداوند 243
- اشاره 247
- 2) کشف و شهود 247
- راه کشف و شهود، مخالف علم و عقل 249
- 3) شیخ، ولیّ و اجازه خرقه 252
- 4) ذکر و فکر 269
- 5) وجد و سماع 273
- بخش چهارم خداشناسی از راهی طبیعی 287
- اشاره 287
- شناسایی فطرت از راه طبیعی 289
- شناسایی فطرت در قرآن و گفتار امامان 294
- آشنایی به اسرار آفرینش فطرت را بارزتر میسازد 298
- جهان گیاهان 300
- اشاره 300
- نقش برگ در اندام گیاه 302
- رمز بقاء گل در طبیعت 303
- قانون وراثت در گیاهان 304
- جهان جانوران 306
- اشاره 306
- جهتیابی جانوران 307
- هواپیمای جاندار 309
- کنترل و موازنه در عالم 311
- دعوت پیشوایان به راه قرآن 318
- بنیاد معرفت فطری 319
- اشکال به عالم ذر و پاسخ آن 322
- ساختمان بدن انسان 324
- چرا عالم ذر را از یاد بردهایم 325
- حکمت عالم ذر 326
- راز تعلّق روح به بدن 326
- پیامبر هم به فطرت دعوت میکند 329
- الله اکبر آغازگر دعوت اسلام 331
- جایگاه «لا اله الّا اللّه» در دعوت پیامبر 334
- تسبیح 335
- ایمان نخستین درخشش معرفت 339
- مراتب معرفت 342
- حقیقت معرفت 345
- معرفت خدا از دیدگاه امامان 351
- عبادت عامل تجلّی معرفت 352
- نماز رابطه مستقیم با خدا 354
- اهمیّت حضور قلب در نماز 359
- گوشههایی از رازهای نماز 360
- شهادت خدا بر صدق پیامبر در نماز 362
- نماز اوّل وقت 363
- پیامبر و امام از دیدگاه قرآن 365
- خلفا عالم به قرآن نبودند 369
- خلفای بنی امیّه و بنی عبّاس 373
- دانایی امامان به تمام قرآن 374
- حدود نماز 376
- حدود زکات 377
- روزه و حج 378
- دین اسلام یا مذهب شیعه 379
- گواهی علم امامان به حقّانیّت مذهب شیعه 383
- نامه امام علی (علیه السّلام) به مالک اشتر 388
- گزیده منابع 391
مصیبت را ناتمام رها کرد و از منبر به زیر آمد. همه از یکدیگر سؤال میکردند چرا حاج شیخ حسن مصیبت را ناتمام رها کرد؟
عصر آن روز در کوچه حسنقلی پایین خیابان او را دیدم که از تکیه نانواها باز میگشت. جریان قبل از ظهر را جویا شدم و اصرار کردم، تا گفت: اول صبح در منزل آیة اللّه حاج میرزا محمّد آقازاده (رضوان اللّه علیه) آقای عربی خوان که از وعّاظ مشهور و برجسته آن زمان بودند، در مصیبت خواندن خیلی پافشاری کرد که بعد به زحمت مجلس را اداره کردم. در خانه شیخ تا ایشان وارد شد، در خاطرم گذشت که وقت تلافی است. تا این اندیشه بر دیده حزمم راه یافت، خویش را در گرو هوای نفس دیدم، به خود گفتم: نوکری نفس و هوی را میپذیری یا نوکری امام حسین (ع) را. دیدم آنچه بگویم به انگیزه نفسانی است و خدا نیست. این بود که لب فرو بستم و از منبر به زیر آمدم.
عرفان و حق پرستی
مرحوم حاج شیخ حسن در عصر خود، در پایگاه تبلیغ یگانه و نادرهای بود که از هر دو بعد علم و عمل بهره گرفته بود. در جهات علمی و فنّی و عظ و تبلیغ، توانمند بود، و در کوره مجاهدت تفتیده بود و نفس را به فرمان درآورده بود.
در سال 1329 شمسی که تمرین منبر رفتن را از شهر قوچان آغاز میکردم، یکی از وعاظ سالخورده آن شهر به نام آقای افتخار فرمود: با جدّت مرحوم حاج شیخ حسن همسفر بیت اللّه بودیم. روزی با تلاش وارد بیت شدیم تا نماز بگزاریم. حاج شیخ تا گفت اللّه اکبر، به گونهای محو در جلال و کبریائیت حق گردید که افتاد و مدهوش بر زمین نقش بست.
مطلب طاعت و پیمان صلاح من مست که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
میبده تا دهمت آگهی از سرّ قضا که به روی که شدم عاشق و بر بوی که مست
حافظ