- سرآغاز … 1
- درآمد 4
- 1. روایات ابن سعد در الطبقات الکبری … 8
- اشاره 8
- بخش یکم: راویان خبر و روایات آنان … 8
- 2. روایات دُولابی در کتاب الذرّیه الطاهره … 14
- 3. روایت حاکم نیشابوری در المستدرک … 23
- 4. روایات بیهقی در السنن الکبری … 24
- 5. روایات خطیب بغدادی در تاریخ بغداد … 27
- 6. روایات ابن عبدالبرّ در الإستیعاب … 29
- 7. روایات ابن اثیر در أُسد الغابه … 33
- 8. روایات ابن حجر در … 38
- اشاره 42
- بخش دوم بررسی سندهای روایات … 42
- اشاره 44
- سخن اساسی در این زمینه … 44
- یونس بن بُکِیر در گفتار رجال شناسان … 49
- احمد بن عبدالجبّار در گفتار رجال شناسان … 49
- عمرو بن دینار در گفتار رجال شناسان … 51
- سُفیان بن عُیَیْنَه در گفتار رجال شناسان … 53
- وکیع بن جَرّاح در گفتار رجال شناسان … 54
- ابن جُریج در گفتار رجال شناسان … 56
- ابن ابی ملیکه در گفتار رجال شناسان … 57
- هُشام بن سعد در گفتار رجال شناسان … 58
- ابن وهب در گفتار رجال شناسان … 60
- موسی بن علی لَخْمی در گفتار رجال شناسان … 61
- علی بن رَباح لَخْمی در گفتار رجال شناسان … 62
- عُقْبَه بن عامر جُهَنی در گفتار رجال شناسان … 62
- عطاء خراسانی در گفتار رجال شناسان … 64
- محمّد بن عمر واقدی در گفتار رجال شناسان … 65
- عبدالرحمان بن زید در گفتار رجال شناسان … 66
- زید بن اسلم در گفتار رجال شناسان … 68
- زبیر بن بَکّار در گفتار رجال شناسان … 69
- بررسی سند روایات ازدواج امّ کلثوم بعد از عمر … 70
- اشاره 72
- بررسی سند روایات وفات امّ کلثوم … 72
- نگاهی به شرح حال عامر شَعْبی … 72
- نگاهی به شرح حال نافع … 75
- نگاهی به شرح حال عمّار بن ابی عمّار … 75
- نگاهی به شرح حال عبداللَّه بَهی … 76
- بخش سوم بررسی متن روایات و دلالت آن ها … 77
- محور یکم: … 77
- اشاره 77
- محور دوم: … 85
- محور سوم: … 86
- محور چهارم: … 87
- محور پنجم: … 90
- محور ششم: … 92
- محور هفتم: … 92
- محور هشتم: … 94
- محور نهم: … 96
- محور دهم: … 98
- چکیده بحث و پژوهش … 102
- یک پرسش … 107
- پاسخ … 107
- اشاره 112
- بخش چهارم ازدواج امّ کلثوم با عمر در روایات امامیّه (1) … 112
- حدیث دوم: … 113
- حدیث یکم: … 113
- حدیث سوم: … 115
- سخن پایانی درباره ازدواج امّ کلثوم … 118
- چکیده کتاب … 122
- کتاب نامه … 124
شماره صفحه در کتاب - ص: 68
***
این ها نمونه ای از گفتار رجال شناسان درباره عمرو بن دینار بود.
از این رو، این روایت اعتبار ندارد، گذشته از این که سُفیان بن عُیَیْنَه نیز در این سند وجود دارد.
سُفیان بن عُیَیْنَه در گفتار رجال شناسان …
بیهقی نیز این روایت را از طریق حسن بن حسن از پدر بزرگوارش علیه السلام نقل کرده است که سُفیان بن عُیَیْنَه از راویان آن حدیث به شمار می آید. در احوالات او چنین می خوانیم:
ابن عمّار می گوید: از یحیی بن سعید قَطّان شنیدم که می گفت:
شاهد باشید که سُفیان بن عُیَیْنَه در سال 197 عقلش را از دست داد. پس هر کس در این سال، یا بعد از آن، از او حدیثی شنیده است، شنیدار او اعتباری ندارد.
ابن حجر عسقلانی پس از نقل کلام ابن عمّار- در پاسخ به اشکالی از ذهبی- می گوید: این مطلب را تنها ذهبی مطرح کرده است؛ چرا که ابن عمّار از صاحب نظران مورد اعتماد و با دقّت است. چه مانعی دارد که یحیی بن سعید آن را از گروهی از حاجیان همان سال شنیده باشد و چون تعداد آن ها زیاد بوده، به گفته آن ها اعتماد کرده و بنا به مستفیض بودن قولشان، به آن شهادت داده است.