پاسخ های روشنگرانه (در نقد کتاب سوال هایی که باعث هدایت جوانان شد) صفحه 303

ایمان کامل آنها بود. (1)

و بدتر از همه اینها آن بود که عمر حتی به توضیحات رسول خدا (ص) باور نکرد و رفت پیش ابوبکر و همان مطالب را مطرح کرد. (2)

در منابع اهل سنت آمده است: «رسول خدا [(ص)] فرمود: فاطمه پاره تن من است. هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است» . (3)

فاطمه زهرا (علیها السلام) به ابوبکر و عمر فرمود: «خدا و ملائکه ها را شاهد می گیرم شما مرا اذیت کردید و در اولین ملاقات با رسول خدا (ص) از دست شما شکایت خواهم کرد» . (4)

علاقه عمر به دین یهود

اکثر مفسران اهل سنت نوشته اند عمر توراتی از یهودیان گرفته بود و مطالب تورات او را به تعجب وا داشته بود رسول خدا بر عمر خشمگین شد و فرمود: «شما هنوز هم یقین پیدا نکرده و در تحیّر هستید همان طور که خود یهود و نصاری در تحیر هستند، اگر موسی هم الان زنده می شد به من ایمان می آورد» . (5)این هم نمونه ای دیگر از سطح یا عمق ایمان عمر.

3. منافقان بسیاری در مدینه، در اطراف پیامبر (ص) بودند و رسول خدا (ص) نیز از طریق وحی آنها را می شناخت، اما آنها را افشا و از اطراف خود طرد نمی کرد، آیا این کار توهین به رسول خدا (ص) است؟

منافقان در مسیر تبوک می خواستند شتر پیامبر (ص) را رم دهند و آن حضرت را از میان ببرند. رسول خدا (ص) آنها را شناخت، اما آنها را معرفی و طردشان نکرد آیا این

1- برای توضیح کامل این مطلب، ر. ک: پاسخ پرسش 63.
2- صحیح ابن حبان، ج11، ص216؛ المعجم الکبیر، ج2٠، ص9.
3- صحیح مسلم، ج 7، ص 141.
4- الامامه و السیاسه، ج 1، صص 293٠.
5- تفسیر البغوی، ج1، ص24٠؛ الدر المنثور، ج2، ص253 و. . . .