دائره المعارف طهور: اصول عقاید صفحه 278

صفحه 278

من_اب_ع

مرتضی مطهری- معاد- صفحه 49-51

کلی__د واژه ه__ا

قیامت روح برزخ انسان خدا دوزخیان بهشتیان تقرب به خدا

مردن امری وجودی

قرآن کریم همین طوری که حیات را یک امر وجودی می داند و رسول و مأمور و فرشته برای آن قائل است، برای مردن هم فرشته مخصوص و فرشتگان مخصوص قائل است. اگر مردن تمام شدن حیات می بود، دیگر این حرف ها که ما فرستادگان و فرشتگانی داریم و آنها را می فرستیم که بگیرند و بیاورند معنی نداشت. بله، (درباره) هر چه حیات است می گفت ما فرشتگان خودمان را می فرستیم، به این عالم روزی می دهند، حیات می دهند، آن ساعتی که حیات ندادند، مردن است، مردن یعنی حیات ندادن. اما قرآن مسئله مرگ را یک امری ما فوق مردن و فقدان حیات تلقی می کند، یعنی آن را یک نوع حیات، یک نوع انتقال، یک تطور حیات و تنور حیات تلقی می کند. "میرانده شد" مثل این است که بگوییم بچه ای از مادر متولد شد، وضعی تبدیل به وضع دیگر شد، حیاتی تبدیل به حیات دیگر شد، نه اینکه حیاتی بود و به کلی سلب شد.

کمال آدمی با دل کندن از دنیا و حرکت بسوی مرگ

«إنا لله و إنا إلیه راجعون؛ ما ملک مطلق خدا هستیم؛ و تحقیقا ما بسوی او بازگشت کنندگانیم» (بقره/156).

از جمادی مردم و نامی شدم *** وز نما مردم به حیوان سر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم *** پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

حمله دیگر بمیرم از بشر *** تا برآرم از ملایک بال و پر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه