ترازوی حقیقت، ترجمه میزان الحق جلد 4 صفحه 141

صفحه 141

ص:143


1- رجوع شود به کتاب الغدیر و المعارضون، ص 61 _ 70.
2- السنن الکبری، بیهقی، ج 3، ص 144 ؛ معرفه السنن و الآثار، ج 2، ص 429 ؛ کنز العمال، چاپ مؤسسه الرساله، ج 8، ص 234 ؛ تاریخ مدینه دمشق، ج 39، ص 255 ؛ الغدیر، ج 8، ص 100. و ر.ک: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج 2، قسم2، ص 135؛ روایت صالح بن کیسان و زهری در تقیید العلم، ص 106 و 107 و در حاشیه آن از منابع فراوان ذکر کرده است.

در شورای خلافت، عبدالرحمن بن عوف به امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه پیشنهاد داد که بر اساس عمل به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سنت ابوبکر و عمر، با آن حضرت بیعت کنند؛ ولی امام علی صلوات الله علیه نپذیرفت و با عثمان بیعت کردند.(1).

تأثیر و نفوذ شیخین بر مردم، به جایی رسیده بود که ربیعه بن شداد راضی نشد با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کند؛ بلکه گفت: «بر اساس سنت ابوبکر و عمر بیعت می کنم». امام علی صلوات الله علیه به او فرمود: «وای بر تو! اگر ابوبکر و عمر به روشی جز کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل کرده باشند، سنت آن ها ارزشی ندارد».(2) سخن امام بدین معنا نیست که شیخین به قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل کردند؛ بلکه می خواهد با چشم پوشی از حقیقت روش شیخین در این خصوص، یک امر بدیهی را به آن نادان یاد بدهد.

در هر حال، ابن تیمیه می گوید: «احمد بن حنبل و بسیاری از علما، از سنتی که توسط علی پایه گذاری شده بود، پیروی می کردند؛ همان گونه که از سنت عمر و عثمان پیروی می نمودند. البته شماری دیگر از علما نیز همانند مالک و دیگران، از سنت علی تبعیت نکردند؛ ولی همۀ علما در تبعیت از سنت عمر و عثمان، اتفاق نظر دارند».(3).

سنت امام عادل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه