کلید اسرار صفحه 13

صفحه 13

حرمله

عازم زیارت خانه ی خدا بودم. از خانه بیرون آمدم تا خودم را به کاروان برسانم. در کوچه های کوفه چشمم به حرمله افتاد. جنایتکاری که کودک شش ماهه ی امام حسین(علیه السّلام)را در کربلا هدف تیر سه شعبه قرار داده و روی دستان پدر به شهادت رسانده بود. حرمله آزادانه رفت و آمد می کرد. انگار نه انگار مختار حکومت کوفه را به دست گرفته است. علت بی پروایی و آسوده خیالی او را می دانستم. اگرچه انتقام گرفتن از جنایتکاران لشکر یزید و مجازات کسانی که در کربلا علیه امام حسین (علیه السّلام) جنگیده بودند یکی از برنامه های اعلام شده ی مختار بود اما با توجه به دو دشمن بسیار قوی یکی زبیریان در حجاز و دیگری امویان در شام با آن ها مدارا می کرد تا لااقل خیالش از یک جبهه آسوده گردد. آن گاه پرونده ی جنایتکاران عاشورا را باز کند. کاروان به راه افتاد. عبور از صحرا در گرمای تابستان بسیار سخت و طاقت فرسا بود. اما سرانجام به مکه رسیدیم. با خبر شدیم امام سجاد(علیه السّلام)نیز در مکه حضور دارد. با شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدم. همراه با همسفرانم به محضر آن حضرت مشرف شدیم. امام با دیدن من پرسید:

-ای منهال از حرمله چه خبر؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه