- [مقدمه مترجم] 1
- - حدیث نخست 3
- اشاره 3
- - حدیث دوم 4
- - حدیث سوم 6
- - حدیث چهارم 6
- - حدیث پنجم 7
- - حدیث ششم 8
- - حدیث هفتم 9
- - حدیث نهم 10
- - حدیث هشتم 10
- - حدیث دهم 11
- - حدیث یازدهم 11
- - حدیث دوازدهم 12
- - حدیث سیزدهم 12
- - حدیث پانزدهم 13
- - حدیث چهاردهم 13
- - حدیث هفدهم 14
- - حدیث شانزدهم 14
- - حدیث نوزدهم 15
- - حدیث بیستم 15
- - حدیث هیجدهم 15
- - حدیث بیست و یکم 16
- - حدیث بیست و سوم 17
- - حدیث بیست و دوم 17
- - حدیث بیست و چهارم 18
- - حدیث بیست و پنجم 18
- - حدیث بیست و ششم 18
- - حدیث بیست و هفتم 19
- - حدیث سی و یکم 20
- - حدیث بیست و نهم 20
- - حدیث سی ام 20
- - حدیث بیست و هشتم 20
- - حدیث سی و دوم 21
- - حدیث سی و چهارم 21
- - حدیث سی و سوم 21
- - حدیث سی و ششم 22
- - حدیث سی و هفتم 22
- - حدیث سی و پنجم 22
- - حدیث سی و هشتم 23
- - حدیث سی و نهم 23
- - حدیث چهلم 23
- - حدیث چهل و سوم 24
- - حدیث چهل و دوم 24
- - حدیث چهل و یکم 24
- - حدیث چهل و چهارم 25
- - حدیث چهل و پنجم 25
- - حدیث چهل و ششم 25
- - حدیث پنجاه و یکم 26
- - حدیث پنجاهم 26
- - حدیث چهل و هفتم 26
- - حدیث چهل و نهم 26
- - حدیث چهل و هشتم 26
- - حدیث پنجاه و دوم 27
- - حدیث پنجاه و سوم 27
- - حدیث پنجاه و ششم 28
- - حدیث پنجاه و پنجم 28
- - حدیث پنجاه و چهارم 28
- - حدیث پنجاه و نهم 29
- - حدیث پنجاه و هفتم 29
- - حدیث پنجاه و هشتم 29
- - حدیث شصتم 29
- حدیث پنجاه و هفتم
: ترمذی، حاکم و بیهقی در شعب الایمان به سند مرفوع از عائشه «1» نقل نموده اند که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: شش کسند که من آنها را لعنت نموده ام و خداوند هم آنها را لعنت کرده است و دعای هر پیامبری مستجاب است:
کسی که بر کتاب خدا (چیزی) بیافزاید، آن کس که قدر إلهی را تکذیب کند، شخصی که به زور بر دیگران چیرگی یافته افراد لایق ذلت را عزیز و افراد شایسته عزت را ذلیل نماید، فردی که حرم إلهی را پاس ندارد، آن کس که نسبت به عترت من کارهایی را که خداوند ناروا داشته است روا دارد و هرکس که سنت مرا رها نماید «2».
- حدیث پنجاه و هشتم
: دارقطنی «3» در کتاب الافراد و خطیب در کتاب المتفق از علی نقل علیه السّلام کرده اند که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: شش نفرند که خداوند آنها را لعنت نموده است و من هم آنها را لعنت کرده ام و دعای هر پیامبری مستجاب است: افزاینده (چیزی) به کتاب خدا، تکذیب کننده قدر إلهی، رهاکننده سنت من و روی آورنده به بدعت، روا دارنده آنچه را که خداوند حرام نموده است به عترت من، زورگویی که بر امت من سلطه یافته افراد سزاوار ذلت مرا عزیز و افراد شایسته عزت را ذلیل می نماید، و آن کس
______________________________
هیثمی پس از نقل آن گفته است: احمد این حدیث را به اسناد جیّد (خوب) روایت نموده است. متقی هندی نیز آن را در کنز العمال ج 1 ص 44 نقل کرده است. ابن حجر مکی پس از نقل این حدیث در ص 136 کتاب الصواعق المحرقه گفته است که این حدیث از بیست و چند صحابی نقل گردیده است.
(1)- أمّ المؤمنین عائشه بنت ابی بکر بن ابی قحافه در سال ده قبل از هجرت به دنیا آمد و پس از جنگ بدر به ازدواج پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله در آمد وی در
سال 35 ه ق. به دستیاری طلحه و زبیر بر ضد امام علی علیه السّلام قیام نمود و یکی از عوامل رهبری جنگ (جمل) به شمار می آید. از أمّ المؤمنین عائشه در حدود 2210 روایت نقل گردیده است. وی در سال 75 ه ق. در سن 55 سالگی درگذشت و ابو هریره بر جسد وی نماز گزارد. زندگینامه عائشه در الاصابه ج 8 ص 141- 129 و تذکره الحفاظ ج 1 ص 29- 27 مندرج است.
(2)- حاکم پس از نقل این حدیث در المستدرک ج 1 ص 36 گفته است: اسناد حدیث مذکور صحیح است و من در راویان آن ضعفی نمی بینم گو اینکه بخاری و مسلم آن را در کتابهای خویش نیاورده اند. در جای دیگری از مستدرک الصحیحین نیز حاکم پس از نقل این حدیث آن را با در نظر گرفتن شرط بخاری صحیح دانسته است.
ترمذی آن را در الجامع الصحیح ج 2 ص 23- 22 قندوزی در ینابیع الموده ص 277 متقی هندی در کنز العمال ج 8 ص 191 و خطیب تبریزی نیز آن را در مشکاه المصابیح ج 1 ص 38 نقل کرده اند.
(3)- ابو الحسن علی بن عمر بن احمد بن مهدی دارقطنی بغدادی در سال 36 ه ق. متولد شد و در سال 385 ه ق. درگذشت. مهمترین کتاب به جامانده از وی سنن دارقطنی می باشد. زندگینامه وی در تذکره الحفاظ ج 4 ص 995- 991 مندرج است.
که پس از هجرت (به سوی خدا و رسول) دوباره بازگشت نموده به سنن جاهلی روی آورد «1».
- حدیث پنجاه و نهم
: حاکم در کتاب تاریخ نیشابور و نیز دیلمی از ابو سعید خدری
نقل کرده اند که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: سه چیز است که هرکس آنها را حفاظت نماید خداوند دین و دنیای او را حفظ می نماید و هرکس که آنها را تباه نماید خداوند چیزی را برای او حفظ نمی کند و آن سه: حرمت اسلام، حرمت من و حرمت خاندان من است «2».
- حدیث شصتم
: دیلمی از علی علیه السّلام نقل نمود که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: بهترین مردم، عرب «4» و بهترین عرب، قریش و بهترین قریش بنی هاشم هستند «3».
______________________________
(1)- حدیث مذکور را متقی هندی در کنز العمال ج 16 ص 341 و حضرمی در القول الفصل ج 1 ص 466 نقل نموده اند.
(2)- حدیث مذکور را هیثمی در مجمع الزوائد ج 9 ص 68 و ابن حجر مکی در الصواعق المحرقه ص 90 نقل کرده اند.
(4)- همان گونه که قبلا بیان گردید در صحت این گونه احادیث که دلالت بر برتری نژادی و امثال این امور دارند می بایست با دیده تردید نگریست (مترجم).
(3)- حدیث مذکور را دیلمی در ص 57 مسند الفردوس (نسخه خطی موجود در کتابخانه آیه الله مرعشی ره) بدین صورت نقل نموده است: خیر الناس العرب و خیر العرب قریش و خیر قریش بنو هاشم و خیر العجم فارس و خیر السودان النوبه و خیر الصبغ العصفر و خیر الخضاب الحناء و الکتم و خیر المال العقر [نشانه های جعل و وضع در حدیث مذکور کاملا آشکار است (مترجم)] یعنی بهترین مردم، عرب و بهترین عرب، قریش و بهترین قریش، بنی هاشم و بهترین عجم، پارسیان و بهترین سیاهپوستان، اهالی نوبه و بهترین رنگها، زرد و بهترین خضاب، حنا
و وسمه و بهترین دارایی، مال نقد است. دیگر مصادر این حدیث شامل کنز العمال ج 6 ص 214 و الانساب ج 1 ص 15 هستند.