محبت و رحمت صفحه 102

صفحه 102

یستغفروا الله یغفر الله لهم؛(1) اگر گناه نمی کردید تا از خدا طلب بخشش کنید، خداوند بندگان دیگری خلق می کرد تا گناه کنند، آنگاه

استغفار کنند تا خداوند از گناهشان بگذرد.

خداوند می خواهد از گناهان درگذرد تا صفت غفاریتش بروز کند. در «خزائن» نراقی آمده است : یکی از عباد و زهاد به زیارت خانه خدا رفت. پرده کعبه را گرفت و التماس کرد که ای خدا، من از تو عصمت می خواهم. عصمتی به من بده که هیچگاه گناه نکنم. ندا رسید که عده زیادی از بندگان من همین عصمت را از من خواسته اند. اگر من به همه عصمت بدهم، پس چه کسی را بیامرزم؟ غفاریت و ستاریت من کجا برود؟(2)

امام ها این ها را فرموده اند و باد داخل آستین دوستانشان کرده اند و به آنها قوت بخشیده اند؛ چون می دانستند که آنها گناه را دوست ندارند. هیچ چیز مثل عصیان انسان را ذلیل نمی کند. یکی از بزرگان می فرمود: اگر عصیان نبود، همه ادعای خدایی می کردند، ولی وقتی خطا و لغزش از آنان سر می زند، می گویند: مؤمن که هیچ، مسلمان هم نیستیم. این حرف خیلی بلندی است. ببین در عصیان چقدر منفعت خوابیده است.

لطف پنهان

خدا رحمتش کند، پیر مرد خوبی بود. آیت الله بزرگواری بود.(3)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه