فرهنگ مهرورزی صفحه 68

صفحه 68

این خدا نیست که به انسان مهر نمی ورزد و این دیگران نیستند که انسان را از محبّت خود محروم می سازند، این موجودات نیستند که نمی خواهند به انسان محبّت نمایند بلکه این خود انسان است که مانع رسیدن محبّت خدا و غیر خدا به خود است.

نور، لازمۀ وجودی اش تابیدن و هزینه کردن روشنایی است و در این زمینه از هیچ جا و هیچ کس دریغ نمی ورزد ولی اگر انسان هنگام تابش نور همۀ درها را ببندد و همۀ پنجره ها را مسدود کند و همۀ شیشه های در و پنجره را قیر اندود سازد و پرده های ضخیم را بکشد، البته فضای اطاق از نور و منافعش بی بهره می شود و این خود انسان است که با دست خود چنین محرومیت و خسارتی را برای خود به بار آورده است و این کاهلی و تنبلی و سستی شخص نیازمند است که او را از نور محروم نموده است و به قول گذشتگان « گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟ !» .

آری؛ نور، بی دریغ می تابد ولی هنگامی که به مانع و سد برخورد کند، برمی گردد و ماورای مانع و سدّ، از منافع آن بی بهره و محروم می شود.

انسان بی رحم در محرومیت از مهر خدا و دیگران، هم چون کسی است که با اختیار خود وجودش را از تابش خورشید و منافع آن محروم می سازد.

حکایت سمره

مردی در مدینه از شخصی به نام سَمره خانه ای خرید که سمره در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه