پیشوایان هدایت : خورشید سامرا، حضرت امام حسن عسگری علیه السلام جلد 13 صفحه 60

صفحه 60

امام هادی علیه السّلام و متوکّل عبّاسی

گروهی در نزد متوکّل،از حضرت امام هادی علیه السّلام سعایت کردند و به او خبر دادند که در منزل آن حضرت نامه ها،اسلحه ها و شواهد دیگری مبنی بر این که وی در صدد گرفتن حکومت می باشد موجود است.به همین سبب،متوکّل شبانه گروهی از ترکان را مأمور کرد تا غافلگیرانه بر منزل امام هادی علیه السّلام هجوم آورند.هنگامی که آن ها به منزل حضرت امام هادی علیه السّلام هجوم آوردند وی را در خانه تنها یافتند،در حالی که رو به قبله نشسته و قرآن می خواند.آنان مشاهده کردند که آن حضرت بر روی خاک نشسته و زیر پای آن حضرت فرشی وجود ندارد.آنان حضرت امام هادی علیه السّلام را با همان حالت دستگیر کرده و در دل تاریک شب به نزد متوکّل آوردند،و آن حضرت را در مجلس شراب متوکّل و در حالی که جام شرابی نیز در دست او بود در برابر او به پا داشتند.هنگامی که متوکّل آن حضرت را دید وی را احترام کرده و در کنار خود نشاند،چراکه در منزل آن حضرت هیچ یک از مدارکی که سعایت کنندگان خبر داده بودند یافت نشده بود و متوکّل دلیلی برای خرده گیری بر امام هادی علیه السّلام نداشت.در این حال جام شرابی که در دست داشت به حضرت امام هادی علیه السّلام تعارف کرد.

حضرت امام هادی علیه السّلام رو به متوکّل کرده و فرمودند:ای امیر مؤمنان،هرگز خون و گوشت من با شراب آمیخته نشده است.پس مرا از این امر معاف بدار.متوکّل آن حضرت را معاف کرده و گفت:پس شعری بخوان تا مرا خوش آید.

حضرت امام هادی علیه السّلام رو به متوکّل کرده و فرمودند:«من خیلی کم شعر می خوانم».

متوکّل گفت:حتما باید شعری بخوانی.اینجا بود که حضرت امام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه