پیشوایان هدایت : خورشید سامرا، حضرت امام حسن عسگری علیه السلام جلد 13 صفحه 63

صفحه 63

این که خادم اسم او و اسم پدرش را می دانست تعجب کرد.چراکه او هرگز بر امام هادی علیه السّلام داخل نشده و در آن شهر هم کسی او را نمی شناخت.سپس خادم خارج شد و گفت:آن صد دیناری که در کاغذی پیچیده و در آستین گذاشته ای بده،نصرانی پول ها را درآورد و به خادم داد.سپس بر حضرت امام هادی علیه السّلام داخل شد و آن حضرت از او خواستند به راه حق و حقیقت برگشته و به دین مبین اسلام داخل شود.هنگامی که امام به او فرمودند:«ای یوسف،آیا هنوز وقت آن نرسیده است تا هدایت شوی؟»یوسف پاسخ داد:ای مولای من،به اندازه ای دلیل و برهان برای من ظاهر شده است که اگر کسی اهلیت داشته باشد برای او کافی است،حضرت امام هادی علیه السّلام به او فرمودند:«هیهات، تو مسلمان نمی شوی.اما به زودی فلان پسر تو مسلمان می شود و از شیعیان ما خواهد بود» (1).

حضرت امام هادی علیه السّلام و وزیر منتصر

روایت شده است که روزی حضرت امام هادی علیه السّلام در ایام وزارت احمد بن خصیب به همراه او حرکت می کرد.حضرت امام هادی علیه السّلام کمی آهسته تر از او حرکت می کرد و بنابراین وی جلوتر از امام هادی علیه السّلام می رفت.ابن خصیب برگشته و به امام هادی گفت:قربانت شوم،تندتر راه بیا،حضرت امام هادی علیه السّلام فرمودند:«تو مقدّم هستی» (2).راوی گوید:چهار روز بیشتر نگذشت که ابن خصیب از وزارت برکنار شده،زنجیر در پایش قرار گرفت و اندکی بعد کشته شد (3).


1- (1)) .الخرائج و الجرائح 3/396/1 ب 11،و به نقل از آن کشف الغمّه 182/3.
2- (2)) .در زبان عربی کلمۀ«مقدم»به فتح دال به یک معنی،کنایه از شخصی است که برای مجازات- خصوصا اعدام-به محل اجرای حکم آورده می شود.
3- (3)) .اصول کافی 6/501/1 و به نقل از آن ارشاد 306/2،و اعلام الوری 116/2 و به نقل از ارشاد
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه