- پیشگفتار 1
- فصل اوّل: بهترین برکات 5
- برکات اجتماعی 5
- بهترین برکات اجتماعی 7
- بهترین برکات سرزمین وحی 9
- برکات فردی 9
- خدایا! آمدم 12
- لبّیک، بنده من! 17
- جوانِ عاشقِ خدا 18
- عنایتهای بدون درخواست 23
- نجات از آتش سوزی مِنا 26
- فصل دوّم: بهترین توشه سفر 31
- ارزش زیارت خانه خدا 31
- برگرد که تو حج نکردی! 35
- اشاره 47
- فصل سوّم: شرطِ برخورداری از برکات 47
- شرطِ اصلی 49
- تنها جایی که محبّت کردند 52
- پاکسازی دل، چگونه؟ 53
- با خدا خودمونی حرف بزن! 54
- اجابتِ دعایِ دلْ شکستهای دیگر 61
- دلْ شکستهای در راه مکّه 63
- دل شکستهای در منا 68
- و نمونهای دیگر 72
- اشاره 75
- فصل چهارم: دیدار امام عصر (عج) 75
- امکان تشرّف 77
- مدعیان دروغگو 80
- پیامی برای امام خمینی قدس سره 80
- راه دیدار 83
- تشرّف آیةاللَّه بهاءالدّینی 85
- تشرّف در طواف 86
- تشرّف در عرفات 88
- تشرّف در راه مسجدالحرام 90
- دستورالعملی برای دیدار 92
- فصل پنجم: توسل به امام عصر علیه السلام 94
- در راهِ جُحفه 94
- در بازگشت از جمرات 98
- در راه عرفات 100
- در منا 105
- فصل ششم: خاطرات گوناگون 107
- خطری شما را تهدید نمیکند 107
- شفای بیمار ساوهای 111
- اجابت دعا در کنار کعبه 112
- پیشگویی یک زائر جوان 113
- توسل به حضرت امّ البنین علیها السلام 115
- کرامتی دیگر از امّالبنین علیها السلام 116
- تقاضای بیست بار تشرّف: 119
- نعمتِ غیر مترقبه 120
- امدادِ گمشدهای در منا 121
- توسّل به امام مجتبی علیه السلام 124
- عنایت حضرت فاطمه علیها السلام 126
- کرامتی دیگر از آن حضرت 129
- کرامتی دیگر 132
- شفای فرزند 134
ص: 38
او بیش از آن که به فکر بهرهگیری معنوی از حج و عمره و صاحبخانه باشد، به فکر صبحانه و ناهار و شام است و اگر احیاناً قصور یا تقصیری در پذیرایی مشاهده کند گناهی است نابخشودنی!
او بیش از آن که غمِ دست خالی بازگشتنِ از برکات معنویِ خانه خدا را داشته باشد در فکر پر کردن ساکهای خود از سوغاتی است.
او با پرسه زدن در بازارهای مکّه و مدینه و گاه جدّه! با همه توان میکوشد که جنسی را ارزانتر بخرد، مبادا کاسبهای بیانصاف سر او را کلاه بگذارند، و اگر بشنود که رفیقش چیزی را ارزانتر خریده متأثّر میشود، امّا نمیداند که شیطان چه کلاه بزرگی بر سرش گذاشته، و گرانبهاترین فرصتها را به ارزانترین قیمت از او ستانده است.
و بالأخره زائری که معنای مهمانی خدا را نمیداند، در مکّه و مدینه چیزی جز آثار باستانی مشاهده نمیکند و هدف و فلسفه مناسک حجّ و عمره را درک نمینماید و از زیباییها و جاذبههای معنوی و نورانیت سرزمین وحی بهرهای نمیبرد.