- مقدمه 1
- حج در قرآن 3
- کعبه نخستین خانه 7
- کعبه خود سنگ نشانی است که ره گم نشود 10
- کعبه خانه «امن» 10
- بر مستطیع است حج این خانه 10
- مقام ابراهیم 10
- سفر حج و مقرّرات حکومتها 57
- بهانهجویی و کارشکنی دولتها 59
- اخترشناسی و سفر 63
- دستورات سفر 65
- آداب سفر حج از زبان غزالی 67
- آداب و سنن مناسک عمره و حج 69
- تذکرات مفید آقای دکتر کوثری 71
- آمادگیهای لازم 73
- غذاهای مناسب 75
- دارو و درمان 76
- نکاتی چند درباره بهداشت: 77
- حرکت آغاز میشود 79
- اوضاع نابسامان سرحدّ ایران و عراق 83
- اختران درخشان؛ کاظمین (ع) 84
- سرگردانی و تحیّر در میان زائران 85
- مؤسسههای علمی و تربیتی در کاظمین 88
- به سوی بارگاه امام حسین (ع) 89
- تجسّم صحنه نبرد حق و باطل 90
- راهی شام میشویم 93
- به سوی بیروت 95
- شام و فلسطین گهواره پرورش پیامبران 95
- قرنطینه بیروت 96
- ساحل مدیترانه 98
- اختلاف طبقات و نفوذ استعمار در بیروت 99
- دیدار با آقای دکتر مصطفی خالدی 100
- وضع ایرانیان در بیروت و گله از سفارت ایران 101
- حرکت از بیروت 103
- بر موج ره نشستیم 104
- مطوّفها یا باجگیران حج! 106
- رفتار خش مأموران 107
- این سنگر هم با همت دوستان فتح شد 109
- در ساحل دریای سرخ 110
- باز هم سرگردانی و حیرت! 113
- سرزمین حجاز احترام به مسجد محسوس است 114
- مشکل میقات و احرام 117
- غسل و احرام 122
- تلبیه 123
- حدّه 126
- به سوی خانه خدا 127
- طواف 128
- سعی بین صفا و مروه 128
- گوشه بام، بهتر از بارگاه سلطانی! 129
- اعمال عمره 130
- نگاهی به مسجدالحرام و شهر مکه با دوربین 132
- خروج از احرام ایجاد خوشی کرده، از هر دری سخنی است 132
- غار حرا، معبد بزرگ 135
- باز هم از مسجدالحرام 140
- هر نقطهای از این سرزمین خاطرهای برمیانگیزد 140
- حجرالأسود، دست راست خدا برای بیعت 145
- سعی و هروله 148
- آثار مناسک حج به حسب استعداد افراد است 151
- خاطرات دو مسجد؛ جنّ و رایه 152
- طائف 153
- اختلاف بر سر اوّل ماه و ورود آیتالله کاشانی به مکه 160
- کوچ بزرگ! 163
- عرفات 164
- اختلاف ماه، بحث نوظهور 167
- تقدیم و تأخیر رؤیت هلال 177
- هنوز در عرفاتیم 180
- فرازی از دعای عرفه 183
- معشرالحرام 186
- به سوی منا 191
- رمی جمرات 192
- قربانی 193
- واجب «قربانی و مصرف» است یا فقط «ریختن خون»؟! 197
- وضع منا در غروب عید 200
- گفتگوی علمی 201
- راهیِ مکهایم برای تکمیل اعمال 204
- نزول باران رحمت 205
- عجله و شتاب برای بازگشت به زندگی یکنواخت گذشته 206
- در انتظار لحظهحرکت 207
- زمان وداع با مکه 209
- رابغ 211
- راهی که خاطره مجاهدان صدر اسلام را زنده میکند 213
- واقعه منزل قُدَید 214
- خاطرات شیرین سختی راه را آسان میکند 216
- همچنان در راه مدینه ... 218
- محّله نُخاوله 220
- در حرم مطهّر نبوی 221
- بقیع مدفن اولیای خدا 223
- به سوی حرم پیامبر- ص- 227
- مسجد نخستین 229
- کاخ نشینان، مروجان زیور و زینت 232
- مسجد قُبا 235
- سلمان نماینده ایران در هسته مرکزی اسلام 237
- پانزده روز توقف در قبا به انتظار علی- ع- 239
- چرا مدینه به چنین روزی افتاده است؟! 240
- کوه احد، یادآور جنگ احد 242
- بر سر قبر حمزه، یاور اسلام 248
- مسجد قبلتین 249
- مسجد فتح و جنگ خندق 250
- وضعیت شیعیان مدینه 255
- زیارت وداع 258
- دعای وداع 259
- به سوی فرودگاه جدّه 261
- حرکت به لبنان و شام 269
- ایام عاشورا در کربلا 270
- بازگشت به ایران پس از دو ماه 271
- نتایج و تصمیمات انجم شعوب المسلمین در کراچی 272
ص: 140
مرخص کردیم و خود به راه افتادیم. در سعی سوم و چهارم من از پا درآمدم و خود را از میان جمعیت بیرون آورده به منزل مطوف رساندم. رفقا پراکندهاند. اثاث را در محلی ریخته، بعضی برای پیدا کردن منزل در تلاشند، بعضی مشغول طواف و سعیاند.
گوشه بام، بهتر از بارگاه سلطانی!
منزل را باید اهمیت داد، محل ناراحت که برای خوابیدن شب و شستشو، جا و وسیله نداشته باشد خطر جانی دارد و یکی از موجبات از دست رفتن مزاج و اضطراب قلب همین است، به این جهت با رفقا قرار گذاشتهایم در انتخاب منزل دقت کنند و بیخوابی و خستگی ما را گیج و ناتوان کرده است. به نماینده مطوف گفتم: گوشهای را به ما نشان بده تا چشم برهم گذاریم، گفت شما را روی چشم جا میدهم! کسی را فرستاد گوشهای از بام طبقه دوم منزل را که گرم و پر از غبار بود به ما نشان داد، پاها را دراز کردیم؛ چه نعمتهایی انسان در زندگی دارد که متتوجه نیست و چشم دنبال چیزهای دیگر است، چون از دست رفت ارزش آن به چشم میآید! این گوشه بام از تختخواب راحت در بارگاه سلطانی برای ما پرارزشتر بود. همین که اندکی به خواب رفتیم، سر و کله هیولایی پیدا شد و با صدای خشن ما را بیدار کرد! چه میخواهی؟ گفت: به من دستور دادهاند شما را با دو نفر اینجا راه بدهم و با شما سه نفرند این یک نفر باید پایین بیاید! هر چه ما و آن بیچاره التماس کردیم اثری نکرد!